دانلود رمان دالاهو از نگار رازقندی کامل رایگان
ژانر رمان : عاشقانه، اجتماعی
تعداد صفحات : ۲۱۶۵
خلاصه رمان : یاسر مردی از تبار کورد که بعد از مرگ صمیمی ترین دوستش “طاهر”، مسئولیت خانوادهش رو بر عهده میگیره؛ آفاق “بیوهی طاهر” رو به عقد خودش در میاره. اما جنجال از جایی شروع میشه که آهو “دختر طاهر” دست و دلش رو می لرزونه و از مرد جدی که یک ایل ازش حساب می برند، به عاشق و دلباخته دختر خونده خودش تبدیل میشه و…
قسمتی از داستان رمان دالاهو
مداد رو لای انگشت هام چرخوندم و نق زدم: کی گفته همه باید ریاضیشون خوب باشه؟ من هیچی از این کوفتی نمی فهمم. مامان در حالی که داشت واسه دایه گیان شیر برنج درست می کرد از توی آشپزخونه غرید: بلند شو جمع کن اصلا درس خوندن به تو نیومده..
ياسر که از سرکار اومد بهش بگو کمکت کنه، انقدر به جون من نق نزن. بی حوصله روی مبل نشستم و دفتر و کتابمم روی زمین رها کردم. کی قراره بیاد؟! به ساعت نگاه کرد. هنوز تازه خورشید غروب کرده بود و من از دیشب یاسر رو ندیده بودم. -یکی دو ساعت دیگه حتما. سری تکون دادم.
هر چند که من همچنان قهر بودم اما دوست داشتم یاسر سریع تر خونه برسه. تا اومدنش خودم رو مشغول کردم که بالاخره زنگ آیفون رو زد. مامان که بهش محرم بود… من باید فقط خودم رو می پوشوندم که مبادا دین و ایمونش زیر سوال بره. از اتاق بیرون اومدم
و همزمان یاسر با کت و پیراهن سرمه ای که تا حالا توی توی تنش ندیده بودم وارد شد. جدی جدی با اون كيف توی دستش شبیه مهندس ها شده بود. سلام آرومی بهش کردم که در جوابم سر به زیر سلام کرد. شاید واقعا پیش خودش فکر کرده بود من تا الان منتظرش بودم…