رمان شاه و نواز از نیلوفر قائمی فر دانلود رایگان

رمان شاه و نواز از نیلوفر قائمی فر با لینک مستقیم

دانلود رمان شاه و نواز از نیلوفر قائمی فر کامل رایگان

ژانر رمان : عاشقانه، انتقامی

تعداد صفحات : ۲۲۷۰

خلاصه رمان: شاه آیهان مردی که به واسطه‌ی گذشته اش تبدیل به آدمی شده که برای قدرت و ثروت پا رو هر چی گذاشته تا یه آدم مشهور و موفق بشه؛ تا حدی که همه بهش لقب “شاه” میدن. برای رسیدن به این موقعیت به نواز که سال ها دوستش بوده هم رحم نمی‌کنه و ازش سواستفاده می‌کنه. اما نواز به تحریک پسری که تازه وارد زندگیش شده تصمیم می گیره آیهان رو بکشه اما موفق نمی‌شه و نواز به شکل بدتری در دام آیهان میفته… آیهان برای انتقام کاری با نواز می کنه که …‌

قسمتی از داستان رمان شاه و نواز

گوشی موبایلشو چنان به گوشش فشار می‌داد و خیره به میز کارش بود که دلم آشوب شده بود داره با کی حرف می زنه؟ بدون اینکه تصمیمی بگیرم و بی اراده به سمت تلفن اتاق رفتم و به آبدارچی گفتم آب بیاره آیهان خطاب به شخصی که پشت تلفن داشت باهاش حرف می‌زد گفت: یه زمین

اوقافی پیدا کن… یه زمین مشکل دار پیدا کن هر چقدر باشه مهم نیست. جا خورده نگاش کردم برای چی زمین مشکل دار میخواد؟ با فرهاد داره حرف می زنه؟ دوتا تقه به در خورد و در اتاق باز شد. فرهاد وارد شد و یکه خورده نگاهش کردم پس آیهان داره با کی حرف میزنه؟!! فرهاد از چهره‌ی متعجب

من سری به طرفین تکون داد و درحالی که باهام دست می‌داد گفت: چی شده؟ چرا انقدر شوکه شدی منو دیدی؟ خودمو جمع وجور کردم و گفتم: نه نه.. چطوری؟ آیهان: بعدا صحبت می‌کنیم… کارتو درست انجام بده وگرنه از اون جایی که خلاصت کردم بدتر می فرستمت‌. تماسو قطع کرد و فرهاد

پیش رفت تا باهاش دست بده. آبدارچی با آب معدنی و لیوان اومد و به سمت من گرفت. به لیوان آب برای آیهان پر کردم و لیوانو به سمتش گرفتم. با صورت عصبی که سعی داشت خودشو کنترل کنه گفت: مگه من آب خواستم؟ _بخور آروم بشی خیلی عصبی شده بودی. نگاهشو ازم دزدید و …