دانلود رمان افسانه هفت رئیس از علی پاینده کامل رایگان
ژانر رمان : حماسی، تاریخی
تعداد صفحات : ۱۹۸
خلاصه رمان : روایت بردیا و کمبوجیه پسران کورش و جنگ قدرت بین این دوبرادر برای به سلطنت رسیدناست!کمبوجیه که مصر را فتح کرده و در آنجا مستقر است، برادرش بردیا برعلیه او، شورش می کند که خبر به کمبوجیه می رسد، در راه برگشت به ایران توسط جاسوسان بردیا کشته می شود در آنسو داریوش رئیس طایفه پارس ها به سلطنت رسیدن، بردیا مخالف است و با دانستن راز بردیا، مقدمات عزل او و به پادشاهی رسیدن خودش را فراهم می کند…
قسمتی از داستان رمان افسانه هفت رئیس
اندکی به سپیده دم مانده بود داریوش و آتانس در لباس مبدل به آرامی در حالی که سعی می کردند توجه کسی را به خود جلب نکنند در هوای سرد به سمت روستایی که در دامنه ی تپه قرار داشت پیش می رفتند. چهره ی هر دوی آن ها پوشیده بود.
آن دو با پذیرفتن خطر مرگ به سختی توانسته بودند شب هنگام از میان سربازان بردیا کنند. اکنون آنها به سمت روستای کوچکی در عبور سرزمین پارس که متعلق به طایفه ی مرفیان بود، پیش می رفتند. پس از ورود به روستا داریوش و اتانس به سمت بزرگ-ترین خانه ی آنجا حرکت کردند.
اتانس درب خانه را به صدا در آورد کسی پاسخ نگفت. اتانس چند بار حرکت خود را تکرار کرد تا سرانجام صدایی از پشت در شنیده شد: کیست که در این موقع شب خفتگان را می آزارد؟ خدمتکاری در حالی که شمعی به دست داشت، در را گشود.
دو نفر که چهره ی خود را پوشانده بودند، پشت در ایستاده بودند خدمتکار به آنها گفت چه می خواهید؟ مگر عقل از کف داده و زمان از یاد برده اید که در این هنگام به در می کوبید؟ خدمتکار اندکی خود را پشت در پنهان نمود. تانس به خدمتکار گفت برو به اربابت بگو ما می خواهیم او را ببینیم.