دانلود رمان به جنونم کشاندند از مهسا رضایی و دل آرا دشت بهشت کامل رایگان
ژانر رمان : عاشقانه
تعداد صفحات : ۲۱۱
خلاصه رمان : رهام سال ها پیش گرفتار تهمتی شد که زن برادرش مسبب آن بود و دلیلی شد برای رفتن او از خانه پدرش, در طی رمان از گذشته باخبر می شویم. حالا رهام برگشته, آن هم به همراه نامزدش ماریا تا هم رفع اتهام کند و هم قلب پدرش را به دست بیاورد.
قسمتی از داستان رمان به جنونم کشاندند
تنها راهی که می شد ماریا را با آن کنجکاوی های بی حدش ساکت نگه داشت مشغول کردنش به کاری بود.پس به همراهش وسایلمان را داخل کمد ها جا به جا کردیم و تا زمانی که یکی از خدمتکارها برای شام صدایمان نزده بود از اتاق خارج نشدیم. همه پشت میز و روی صندلی هایشان نشسته بودند و منتظر پدر تا بیاید.
احترام توی این خانواده خیلی موج می زد! خیلی! هه… کدام یک از ماهایی که دور این میز بودیم چشم دیدن یکدیگر را داشتیم؟ خدمتکارها دورمان می چرخیدند و وسایل روی میز را مرتب می چیدند. صدف از آستین رامتین آویزان شده بود و خودش را برای رامتین لوس می کرد. البته من که خوب می دانستم
تمام کارهایش تظاهری بیش نیست! حداقل در گذشته مطمئن بودم… صدای موسیقی ملایمی از کنار گوشمان می آمد. یک موسیقی بی کلام و قدیمی. پدر عادت داشت هنگام شام مو سیقی گوش بدهد. بالاخره از مابین نت های موسیقی صدای عصای توی دستش به گوشم رسید. آرام آرام
خودش را به پشت میز رساند و نشست. نگاهم یک لحظه از او جدا نمی شد که گفت: _مهین سوپو بکش. مهین خدمتکار قدیمی این خانه بود. خانه اش آن سر شهر بود. مهربان بود و دوست داشتنی مثل یک مادر خوب… جان می کند برای دختر و پسرش و آن ها هم قدر این جان کندن را همیشه می دانستند. اما پدرم…