آیرل رمان
دانلود رمان های عاشقانه جدید و پرطرفدار جذاب
رمان پرتو از مرضیه مقدمی دانلود رایگان

رمان پرتو از مرضیه مقدمی با لینک مستقیم

دانلود رمان پرتو از مرضیه مقدمی کامل رایگان

ژانر رمان : عاشقانه، اجباری، خدمتکاری

تعداد صفحات :139

رمان پرتو

خلاصه رمان : پرتو فقط یه خدمتکاره. دختری آروم، بی‌صدا، که توی راهروهای بزرگ عمارت فقط رد میشه و دیده نمیشه. اما یه روز، زندگی‌ش زیر و رو میشه وقتی مجبور میشه با پسر صاحب‌عمارت ازدواج کنه. اون پسر؟ خشک، تلخ، سرد. یه مرد زخم‌خورده که زن قبلیش خیانت رو به عشق ترجیح داد و حالا همه‌ی زن‌ها براش شدن یه مشت دروغ. پرتو چی؟ اون فقط خواست زنده بمونه. اما حالا افتاده وسط یه زندگی عجیب که نه باهاش آشناست، نه توش امنه. حالا باید دید… تو دل این ازدواج اجباری، عشق می‌تونه راه پیدا کنه یا نه؟

قسمتی از داستان رمان پرتو

عصبی بودم از این شکی که تو وجودم رخنه کرده بود و داشت ذره ذره روح و روانم رو می‌خورد. اگه واقعا درست باشه چی؟ اگه واقعا احمدو مهناز با هم…نه نه من حق ندارم راجع به همسرم این طور فکر کنم. تو همین افکار غوطه‌ور بودم که چشمام گرم شد و خوابم برد… «کیارمین» یه هفته از اون روز و دروغ شاخ داری که گفتم میگذره! تو این مدت این دختره پرتو هر سری منو میبینه اول با نفرت و خشم نگام میکنه و سرشو میندازه پایین! خب به درک دختره احمق چطور جرئت میکنه به مهناز انگ هرزگی بزنه! خلاصه اصلا یجورایی نسبت بهش حس نفرت پیدا کردم! …امروز مناقصه روبردم و حسابی خوش حال بودم …از شرکت زدم بیرون و رفتم دو کیلو شیرینی تو روییک کیلو شیرینی خشک که مهناز عاشقشون بود خریدم. بعدم رفتم جواهر فروشی اقا محمود دوست پدرم و براش یه نیم ست ظریف و خوشگل خریدم.

رفتم سوار ماشین شدم و راه افتادم به سمت خونه! وارد خونه شدم خیری از کسی نبود. از یکی از خدمه‌ها سراغ مامانینا رو گرفتم که گفت یک ساعت پیش مامان به همراه پرتو برای خرید از خونه خارج شدند! چیزی از مهناز نگفت لابد تو خونست دیگه…شونه‌ای بالا انداختم و برای عوض کردم لباس و دادن هدیه به مهناز راهی اتاق شدم با نزدیک شدنم به اتاق صداهایی رو می‌شنیدم. صدا؛ صدای یه مرد بود تعجب کردم. قدم تند کردم و در اتاق رو باز کردم اما با چیزی که دیدم سرم گیج رفت و داشتم می‌افتادم که با گرفتن دستگیره مانع سقوطم شدم. سرم رو که بالاآوردم نگاهم تو نگاه مهناز افتاد که با ترس ملافه رو بیش‌تر دور خودش می‌پیچید. دیگه طاقت نیاوردم و مثل یه ببر وحشی به طرف اون احمد کثافت حمله‌ور شدم. من احمد رو میزدم و مهناز جیغ میزد… من میزدم و مهناز و گریه می‌کرد…

من میزدم و مهناز ضجه میزد…التماس می‌کرد…صداش رو مخم بود به سمت یورش بردم و موهاش رو تو دست گرفتم. از تخت پرتش کردم پایین و نگاهی به احمد که بی‌هوش افتاده بود انداختم. نیشخندی از روی جنون آنی زدم و نگام رو روی کسی که الان برام منفور‌ترین آدم روی زمین بود برگردوندم از دردناله می‌کر د اما من بی‌خیال بشو نبودم. همون طور که وحشیانه میزدمش بهش گفتم: کثافت عوضی همه راست می‌گفتند تو یه هرزه‌ای که جوونی من به پای تو رفت. کاش بمیری مهناز کاش بمیری…ده آخه چی کم داشتی آشغال هان؟ چییییییییییییییییییییییییی؟ همونطور که نگاش میکردم کم کم به عمق ماجرا پی بردم اون چی کار کرد؟ خدایاااااااااااااااااا با زندگیم چی کار کرد؟ موهاش رو ول کردوم و صدام تو گلوم شکست و رنگ و بوی غم و بغض به خودش گرفت با رنجش رو بهش گفتم: چرا؟

مگه چی کارت کرده بودم؟ چطور تونستی؟ چطور دلت اومد با من این کار رو بکنی؟ من که تو زندگیمون فقط محبت خرجت کرده بودم. من احقم که تغییر یهویی تو رو جدی نگرفتم مننننننننن! تودلم پارچه ی مشکی زدن! امروز دلم سوخت دلم برای خودم خیلی سوخت! من یه احمقم که از تنها زن زندگیم بازی خوردم…چشمام از شدت خشم و کنترل کردن اشک می‌سوخت آخرین نگاه غم بارم رو به مهناز انداختم و تو یک لحظه ضربان قلبم قطع شد و قلبم تیر کشید. راه نفسم بسته شد یه گلوم چنگ انداختم و در آخر صدای دری که به شدت باز شد و سیاهی مطلق پرتو” همینجور داشتیم با مریم جون تو پاساژ قدم میزدیم که گوشی مریم جون زنگ خورد. با تعجب گفت: از خونست! _الو؟ …_ _ نیره درست حرف بزن ببینم. …_ _یعنی چی که از اتاقشون صدای سر و صدا میومد. …_ _من که نمی‌فهمم چی میگی ولی الان بر می‌گردیم خونه…

مشخصات کتاب
  • نام کتاب: پرتو
  • ژانر: عاشقانه، اجباری، خدمتکاری
  • نویسنده: مرضیه مقدمی
  • ویراستار: آیرل
  • تعداد صفحات: 139
  • حجم: 1 مگابایت
  • منبع تایپ: آیرل
لینک های دانلود
  • 6 بازدید
https://ayrelroman.ir/?p=11861
لینک کوتاه مطلب:
برچسب ها
موضوعات
آخرین نظرات
نماد اعتماد
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " آیرل رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.