دانلود رمان تاریک ترین وسوسه (جلد سوم مجموعه مافیا) از دنیل لوری کامل رایگان
ژانر رمان : عاشقانه، مافیایی
تعداد صفحات : ۱۹۸۹
خلاصه رمان : زمانی یک پیشگو به میلا گفته بود، مردی را پیدا خواهد کرد که نفسش را بند میآورد. و از گفتن اینکه این دقیقا وقتی خواهد بود که او برای زندگیش در حال فرار است، خودداری نموده بود. میلا همیشه کاری که از او انتظار میرفت را انجام داده بود، نه در مورد غیبت های پدرش یا اصرار پدرش مبنی براینکه میلا پایش را در زادگاهش روسیه نگذارد. میلا خسته از قوانین و سوالات بی پایان همان کاری را میکند که همیشه آرزویش را داشت. با هواپیما به مسکو میرود. هرگز فکرش را نمیکرد که در راه شیفته و جذب مردی شود. مردی با ثروتی غیر قابل توضیح …
قسمتی از داستان رمان تاریک ترین وسوسه
ورود امروزم از درب رستورانی که چند شب پیش در آن خوابیده بودم، تجربه متفاوتی بود. شاید قدیمی و کمی غبار گرفته بود، اما بوی خوشی که به صورتم میخورد دهانم را آب میانداخت. برخلاف اولین باری که اینجا بودم اکنون پر بود. با مردی که از آن شب شناختم، چشم در چشم شدم.
آن مرد سیگاری به بار تکیه داده و لیوانی شفاف جلویش بود. نگاهش با چیزی چنان خشن برق زد که سردم شد. باید در اولین فرصتی که گیر میآوردم روابط ایالات متحده وروسیه را بررسی میکردم. رونان کتم را در آورد، ضربان قلبم را تند کرد. در حالی که چشمش به لباسم بود اندیشناک گفت:
Zholtoye_ “زرد” انگار در این فکر بود که زیر کتم چه هست نفسم کند شد. Tebe nravitsya zheltoye_ از زرد خوشت میاد؟ نگاهش تا چشمانم بالا آمد، همانجا ماند، سوزاند، در حالی که تک تک نفس های ریه ام را میدزدید. هرگز جوابم را نداد اما چیزی به من میگفت که او به اندازه رنگ زرد از
روسی تمرین نشده روی لبهایم خوشش میآید. در یک غرفه در گوشه ای کم نور نشستیم و مکالمه مان آسان و بی دردسر بود به گونه ای که نباید با یک غریبه باشد. رونان پرسید: که به کالج رفتم یا نه. برای اینکه به او نشان ندهم که چقدر زندگیم پیش پا افتاده است، موضوع را عوض کردم و از او…