دانلود رمان دختری از جنس شیطان از raheleh.dm کامل رایگان
ژانر رمان : عاشقانه
تعداد صفحات : ۶۷۶
خلاصه رمان : ستاره دختر پرورشگاهی که وارد عمارت فرجام فرها میشه تا از پویان پسر فلج فرجام فرها پرستاری کنه، ولی این بین با پیمان پسر شیطونی وارد رابطه میشه و وقتی پویان رابطه ستاره با برادرش رو میبینه از حسادت وقتی یه روز عمارت خالی بود به ستاره دست درازی میکنه و اونجاست که ستاره میفهمه پویان اصلا فلج نیست و حالا بین دو برادر گیر افتاده و…
قسمتی از داستان رمان دختری از جنس شیطان
“پیمان” ماشین رو تو حیاط پارک میکنم و میرم سمت خونه. صبحونه هم زیاد نخورده بودم و حسابی دلم ضعف میرفت. همینکه درو باز کردم رفتم تو سالن خانوم بزرگ و دیدم مثل همیشه با ابهت خاص خودش مشغول خوردن چای بود و مجله ای هم تو دستش. با لبخند رفتم سمتش و گفتم:به سلام بربانوی زیبا.
کمی عینکش و رو چشمش جا بجا کرد و گفت: _بازم لوس شدی پیمان، شرکت بودی؟ روبه روش میشینم رو مبل و سری تکون میدم. _اره شرکت بودم حسابی هم گشنمه. کمی صدام و بلند کردم، سمیرا خانوم چی درست کردی امروز برامون؟ میز نهارو بچین که خیلی گشنمه. با تموم شدن حرفم،
سمیرا خانوم با سینی غذا اومد بیرون و سلامی کرد و گفت: اقا هم ماهی درست کردم هم دلمه من این سینی رو ببرم برای ستاره الان میام میزو میچینم. متعجب به دستش نگاه کردم و از جام بلند شدم. همینطور که می رفتم سمتش گفتم: _برای ستاره؟! خب چرا میبری بالا بیاد پایین بخوره دیگه!
با نزدیک شدنم بوی جگر به بینیم خورد و تعجبم بیشتر شد! با انگشت اشارم به ظرف داخل سینی اشاره زدم و سوالی گفتم: _جگر؟! بجای سمیرا خانوم بزرگ از پشت سرم جوابم و داد: انقدر معطلش نکن پسر الان جگرا سرد میشن از دهن میوفتن، ستاره کمی حالش خوش نبود گفتم بره جگر بگیره براش درست کنه حالا سوالاتت رفع شد؟