دانلود رمان گوهر یکدانه از مهناز سیدجواد جواهری کامل رایگان
ژانر رمان : عاشقانه، اجتماعی
تعداد صفحات : ۴۹۷
خلاصه رمان : داستان در مورد دختری به نام گوهر است که با مادرش و دایی اش و نامادری مادرش زندگی می کند و عاشق پسر دایی اش می شود. اما زن دایی اش که مخالف است آنقدر اذیتش می کند که مجبور می شوند آن خانه را ترک کنند و به خانه ای که به خونه قمر خانم معروف بوده بروند، چند مدتی در آنجا میمانند که روزی نامادری مادرش خبر می آورد که عروسی دختر دایی است، انها هم مشغول درست کردن لباس عروس می شوند که…
قسمتی از داستان رمان گوهر یکدانه
حدود ساعت ده صبح روز بعد ناگهان در باز شد. همگی با دیدن آقا جون از جا پریدیم. پدرم که دیگر طاقت صبر کردن نداشت، سراسیمه و نگران پرسید: چی شد آقا جون. آقا جون با چشمانی نمدار دستی بر سرش کشید و گفت: نترس پدر، خدا را شکر عزیزت از خطر جست.
پدرم که تا آن لحظه به سختی خودش را نگه داشته بود بیش از این تاب نیاورد و خودش را توی بغل آقا جون انداخت. سرش را روی شانه او گذاشت و هر دو درحالی که یکدیگر را در بغل گرفته بودند از خوشحالیشان گریستند. حال و هوای آن دو اشک همه را درآورد. مدتی بر همین احوال گذشت.
همه ساکت شده بودند تا این که پارسا سکوت را شکست و رو به منیژه خانم کرد و پرسید: خوب چه کاره اید؟ منیژه خانم پاسخ داد: هیچی مادر شما برو هتل من همین جا میمانم. پدرم که حواسش به گفتگوی آن دو بود با لحن رنجیده ای فوری معترض شد و گفت: به به ، دست شما درد نکند. مگر من می گذارم.
هم شما و هم پارسا جان باید تشریف بیاورید باغ. پارسا که مانده بود چه بگوید از منیژه خانم کسب تکلیف کرد. منیژه خانم که هنوز درست و حسابی رویش به ما باز نشده بود با شرمندگی خندید و گفت: والله چه بگویم؟ مادرم که می دید منیژه خانم هم غریبی می کند برای آنکه تشویق به آمدنش کند با خنده گفت…