آیرل رمان
دانلود رمان های عاشقانه جدید و پرطرفدار جذاب
رمان بازوبندهای طلایی از Aramis.H دانلود رایگان

رمان بازوبندهای طلایی از Aramis.H با لینک مستقیم

دانلود رمان بازوبندهای طلایی از Aramis.H کامل رایگان

ژانر رمان : عاشقانه، فانتزی، معمایی

تعداد صفحات : 393

رمان بازوبندهای طلایی

خلاصه رمان : می‌گویند روزی در آسمان مصر، پسری با بال‌های زرین دیده شد؛ نامش کای بود. در کودکی، سرنوشت او را از خانه و خانواده‌اش جدا کرد، تا اینکه مردی تنها ـ که تازه عزیزانش را از دست داده بود ـ او را چون فرزند خود پذیرفت. سال‌ها گذشت و هنگامی که بیماری، جان آن پدر مهربان را تهدید کرد، کای دل به راهی سپرد که پر از خطر و شگفتی بود… راهی که در هر پیچ و خم، پرده‌ای از حقیقتی که سال‌ها پنهان مانده بود، کنار می‌زد.

قسمتی از داستان رمان بازوبندهای طلایی

و گفت: – بهتر است در کنار همسرت باشی. ایوب به خودش آمد و عرق پیشانیاش را با پشت دست پاک کرد. – درست است، متوجه گذر زمان نشدم! ایوب به خانه رفت. زمانی که به خانه رسید، هسیبه را غمگین دید. لبخند از لبانش رفت و از او دلیل ناراحتیاش را پرسید. هسیبه جواب داد: – حکمت آمده بود. ایوب عصبانی شد و با دندان قروچه غرید: – او چه گفت؟! – گفت خبر مادر شدن من را شنیده! – اما چگونه تو که… – از دهان زن همسایه شنید. وقتی به دنبال خانه ی ما میگشت، زن همسایه گفته بود که زن و شوهر جوانی در این خانه زندگی میکنند و همسر آن باردار است. – چه چیز دیگری گفت؟ آرام زمزمه کرد: – گفت خوشحالی ما دوام ندارد. – او نمیتواند به تو آسیب بزند! – میدانم، من نگران تو هستم… میترسم همانطور که انبار را سوزاند نجاری را هم بسوزاند. ایوب که از چگونگی سوختن انبار بیخبر بود.

حیران لب زد: – سوختن انبار کار حکمت بود؟ هسیبه آرام سر تکان داد. – برادرم وقتی بیمار شد، مدام و بیوقفه نقشه ای که با حکمت برنامه ریزی کرده بود را زیر لب تکرار میکرد. هر لحظه ای که همچو شمع میسوخت و قطره قطره آب میشد، آن نقشه ی شوم را زمزمه میکرد. – اما حکمت در هر شرایطی صادق بود، حتی وقتی پاپیروس را به دستم داد احساس کردم خوده من وقتی مـسـت یا ناخوش بودم آن را مهر زده ام! – ولی همت دیوانه شده بود. او از روزی که به دنیا آمد تا به حال به تمام خواسته هایش میرسید و برای انتقام از تو به حکمت پناه برد. هسیبه تمام چیزهایی که همت با خود میگفت را بازگو کرد. ایوب نمیدانست چه بگوید، او فریب خورده بود؛ اما باز هم نمیخواست این حقیقت را قبول کند. وقتی چهره ی غمگین هسیبه را دید، لبخند زد و گفت: – آن اتفاقِ دردناک دیگر گذشت، اکنون ما یک خانوادهایم و من مسئولیت دارم.

تا با تمام نداری هایم شما را خوشنود داشته باشم. لبخندی که همسرش زد، ایوب را برای ادامهی زندگی دلگرم کرد. هسیبه نیز با شنیدن سخنان عاقلانه ی او، از انتخاب ایوب به عنوان همسر، شادمان گشت. یکی از همان روزها ایوب در حالی که مشغول رنگ کردن گهواره بود، با نجار سخن میگفت: – حالا که صاحب فرزند میشوم احساس پدر خود را درک میکنم. نجار لبخند زد و در جواب گفت: – من نیز همانند تو بودم، وقتی نوزاد خود را برای اولین بار در آغـوش کشیدم تمام آن احساساتی که پدر و مادرم در این باره میگفتند، به خوبی درک کردم. ایوب ایستاد و به گهواره یی که اکنون آماده بود، چشم دوخت و لبخند عمیقی بر روی لبانش نشست. نجار با خوشرویی گفت: – بهتر است این هدیه را هر چه زودتر برای همسرت ببری. – اما باید… – کار را فراموش کن، امروز را در کنار خانوادهات بگذران.

ایوب تشکر کرد و گهواره را که رنگ آن به تازگی خشک شده بود، در آغـوش کشید و به سمت خانه راه افتاد. خانه فاصله ی چندانی با آنجا نداشت؛ ولی او آنقدر غرق افکار شیرین شده بود که متوجه اطرافش نشد. وقتی مقابل خانه ایستاد. سرش را بالا برد؛ اما با دیدن خانه ی سوخته، گهواره از میان دستانش رها شد و شکست آنچه را که با چشمان خود میدید، باور نمیکرد. شعله های آتش پس از سوزاندن خانه و خانواده اش اکنون رو به خاموشی بود. نام هسیبه را فریاد زد و امید داشت که جوابی از جانب او دریافت کند؛ ولی تنها امید برای او کافی نبود. خواست به داخل برود؛ اما مردمی که در آن اطراف سعی بر خاموش کردن آتش داشتند، مانع او شدند. آتش که آرام گرفت موفق شد از میان حصار دست های دیگران خود را آزاد کند و وارد خانه شود از میان دیوارهای خانه ی کاهگلیاش که سوخته بود.

مشخصات کتاب
  • نام کتاب: بازوبندهای طلایی
  • ژانر: عاشقانه، فانتزی، معمایی
  • نویسنده: Aramis.H
  • ویراستار: آیرل
  • تعداد صفحات: 393
  • حجم: 8 مگابایت
  • منبع تایپ: آیرل
لینک های دانلود
  • 5 بازدید
https://ayrelroman.ir/?p=12605
لینک کوتاه مطلب:
برچسب ها
موضوعات
آخرین نظرات
نماد اعتماد
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " آیرل رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.
hacklink |
casino siteleri |
en iyi bahis siteleri |
casino siteleri |
casinolevant |
deneme bonusu |
casinolevant |