دانلود رمان کاژه از سارا.ص کامل رایگان
ژانر رمان : عاشقانه، اجتماعی، درام، رئال، خانوادگی، بزرگسالان
تعداد صفحات : 1242
خلاصه رمان : سایه یه دختر ۲۰ساله آروم و بسیار درونگرا هست کسی که تااین سن هیچ دوست جنس مخالفی نداشته…خیلی اتفاقی توتلگرام با مردی به اسم آراز اشنا میشه و برای مقابله بااین استرس بصورت مجازی باهاش وارد رابطه میشه…سایه بهش اعتماد میکنه وحرفاشون از مساعل عادی به گفتن فانتزی های جنسی میرسه اما این رابطه مجازی باقی نمیمونه و سایه خودشو وسط یه رابطه ی مخفی و ممنوعه بامردی که میخواد فانتزی هاشو عملی کنه میبینه…
قسمتی از داستان رمان کاژه
ادرس خونش از خونه ی ما دور بود و حدودا یک ساعت و نیم طول کشید تا برسم از ماشین پیاده شدم و به ساختمونی که روبروم بود نگاه کردم یه اپارتمان مسکونی شش طبقه بانمای سفید کرمی. خونه ی آراز آخرین طبقه بود سوار اسانسور شدم تو آینه ی اسانسور به خودم نگاه کردم. حس میکردم رنگم پریده و رژ صورتی ای که زدمم. نتونسته بود به صورتم رنگ بده. با چشم دنبال واحد ۱۱گشتم و زنگو فشردم همزمان با زنگ انگار یکی داشت قلب منم میفشرد. یلحظه پشیمون شدم و خواستم برگردم که در باز شد آراز بایه نیشخند درو باز کرد +…سلام -…سلام خوش اومدی.
کیفمو ازم گرفت و باهم وارد شدیم سمت راست یه اشپزخونه ی کوچولو با کابینتای نقره ای بود. سمت چپ یه سالن با مبلای کالباسی یه تلوزیون که تودیوار کار شده بود و دوتا قاب هنری روی یکی از دیوارها داشتم خونه رو انالیز میکردم که دستای آراز دور کمرم حلقه شد. هینی گفتم و از جا پریدم. ازم جدا نشد فقط توهمون حالت سرشو آورد جلو و گفت –ترسوندمت؟ +یکم. دستشو پشت کمرم گذاشت و روی یکی از مبل ها نشستیم. قلبم با سرعت دیوانه واری میکوبید. مؤذب بودم اما آراز خیلی راحت بود. یه شلوار و تیشرت اسپرت تنش بود و دستش هنوز روی کمرم بود.
خودمو کشیدم عقب تا از بین دستاش در بیام اما اونم بامن اومد و بیشتر توبغلش فرو رفتم. حس میکردم داره از صورتم حرارت میزنه بیرون الان دیگه تو ماشین و مکان عمومی نبودیم که کسی دورمون باشه و نتونه کاری کنه خودم با پای خودم اومده بودم تودهن شیر اراز چند لحظه توسکوت نگام کردو عقب رفت بلند شدو گفت –آبمیوه میخوری؟ یااهل کافی هستی؟ گلومو صاف کردم و گفتم +…همون آبمیوه خوبه. تا رفت نفس حبس شدمو آزاد کردم آراز از تواشپزخونه باصدای بلندی گفت -…مانتو شالتو بیرون بیار راحت باش یه بولیز آستین بلند کرمی رنگ زیرش پوشیده بودم.