آیرل رمان
دانلود رمان های عاشقانه جدید و پرطرفدار جذاب
رمان پرواز ققنوس از زهرا دانلود رایگان

رمان پرواز ققنوس از زهرا با لینک مستقیم

دانلود رمان پرواز ققنوس از زهرا کامل رایگان

ژانر رمان : ازدواج اجباری، عاشقانه، پلیسی، هیجانی، مافیایی، طنز

تعداد صفحات : 1297

رمان پرواز ققنوس

خلاصه رمان : دو فرد با تفاوت های بسیار، مردی قاتل بیرحمی که برای له کردن دیگران عنان از کف نمیدهد ولی برعکس سیرتش صورت زیبا و اغواگری دارد و اما دختری باهوش و نخبه تک دختر سردار بزرگی که نام و نشانش لرزه بر تیره کمر دشمنان انداخته اما جذبه اش روی دخترکش، این دو درمسیری روبه روی هم قرار میگیرند و به جای شلیک تیر هایشان در پیکره یکدیگر، بوسه جاودان عشق را برتن هم می گذارند.

قسمتی از داستان رمان پرواز ققنوس

یارا با دقت نگاهش کرد و نگاهش بین چشم های عزیز و جعبه ترددی کرد و انگار که تازه یادش اومده باشه با ذوق سری تکون داد و بعد جعبه رو به اهستگی از دست عزیزش بیرون کشید و مقابل من ایستاد و جعبه رو سمتم دراز کرد و با لبخند گفت اسفون، میشه گلمیه خونمون بشی؟ میشه نول چشم بابایی بشی و منم دوست داشته باشی؟نمی فهمیدم چرا بغض کردم اما بی اختیار مقابل این همه شیرین زبونی زانو زدم و محکم گونشو بوسیدم و با لحنی که سعی میکردم ابدا بغض دار نباشه، سر تکون دادم و گفتم اره میشه من تورو دوست دارم یارا، زیادم دوست دارم. لبخند پاکی روی لب هاش شکل گرفت و بالاخره در جعبه رو باز کرد و برق تک نگین ابی رنگی به چشمم خورد.

با حیرت و شوق به انگشتر تک نگینی که نگین درشت ابی رنگش در کنار نگین های سفید قرار گرفته بود، خیره شدم. یارا به کمک مادر بزرگش انگشتر رو از جعبه خارج کرد و بعد از تلاش های کودکانه اش، انگشتر رو دستم کرد و با شادی گفت مبالکه. من فقط لبخند زدم و بی توجه به نگاه بقیه به مردی که با تموم علاقه اش نگاهم می کرد خیره شدم و لبخند زدم. اینجا آغاز وصال بود. همه چیز روی دور تند اتفاق افتاده بود. ازمایش دادنمون خرید برای مراسم عقد و … با مخالفت صریح بابا، هیچ صیغه محرمیتی خونده نشد و می دونستم داره تلاشش رو می کنه تا من رو از این ازدواج منصرف کنه. اما موفق نمی شد. جواب آزمایش ها که رسید برای عقد اقدام کردیم.

بالاخره با حرف عزیز، قرار شد جمعه دو هفته دیگه مراسم عقد رو برگزار کنیم با با هنوز مخالف بود اما عزیز حرفش رو زده بود. در تمام مدت خرید من و سارا و علی همراه هم بودیم و بالاخره وقتی پل هم اومد، دلان رو همراه خودش آورد. دختری که اولین چیزی که توجهم رو بهش جلب کرد، شباهت عجیبش به یل بود و بعد محبت ذاتیش. به خواست بابا، مراسم خونه ما برگزار می شد و قرار شد برای عروسی هتل رزرو کنیم. من مخالفتی نکردم و این چیزها برام مهمم نبود در خرید لباس عروس یل رو به خاطر حرف سارا و دلان به مزون راه ندادیم و وقتی لباس رو تن زدم برق نگاه سارا و دلان ثابت کرد بهترین انتخاب رو داشتم. و بالاخره بعد از دویدن های زیاد و عجله ای خریدها تموم شد و جمعه روز وصال فرا رسيد.

مشخصات کتاب
  • نام کتاب: پرواز ققنوس
  • ژانر: ازدواج اجباری، عاشقانه، پلیسی، هیجانی، مافیایی، طنز
  • نویسنده: زهرا
  • ویراستار: آیرل
  • تعداد صفحات: 1297
  • حجم: 5 مگابایت
  • منبع تایپ: آیرل
خرید کتاب
50,000 تومان
دانلود بلافاصله پس از پرداخت
  • 53 بازدید
  • 50,000 تومان
https://ayrelroman.ir/?p=8970
لینک کوتاه مطلب:
برچسب ها
موضوعات
آخرین نظرات
نماد اعتماد
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " آیرل رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.