دانلود رمان رویای گمشده از مهدیه افشار و مریم عباسقلی کامل رایگان
ژانر رمان : عاشقانه
تعداد صفحات : 1976
خلاصه رمان : من کارن زندم، بازیگر سرشناس ایرانی عرب که بی پدر بزرگ شده و حالا با بزرگ ترین چالش زندگیم رو به رو شدم. یک روز از خواب بیدار شدم و دیدم جلوی در خونه ام بچه ایه که مادر ناشناسش تو یک نامه ادعا می کنه بچه ی منه و بعد از آزمایش DNA فهمیدم اون بچه واقعا مال منه! بچه ای که دوست ندارم مثل خودم بی پدر بزرگ بشه اما وجود اون برای شهرت من خطرناکه و باید براش یک مادر پیدا کنم…
قسمتی از داستان رمان رویای گمشده
– گوش کن عرفان… در گوشم فریاد میکشد. – نه تو گوش کن، به خودت بیا کارن، بسه خریت، بسه! ندیده و نشناخته آوردیاش توی زندگیات، از همون لحظهای که رسیدی ایران شروع کرد به بردن آبروت، باهاش ازدواج کردی، بهش دل بستی، به خاطرش سکته کردی، نمیگم رویا بد بود نه، ولی برای تو بد بود کارن. از وقتی پا به زندگیات گذاشت دروغ پشت دروغ گفت، درمورد خانوادهاش، اسمش، همهچیزش میفهمی؟! میفهمی که بهخاطرش یه کیلو شیشه گذاشتن توی ماشینت؟!
احمق اگر طلاق نگرفته بود که سرت میرفت بالای دار، بچهی یتیم شدهاتو کی میخواست بزرگ کنه؟! هان؟! مادرِ نداشته و مجهولالهویتش یا زنبابات؟! از سکوتم استفاده میکند که به تاخت ادامه میدهد: – الانم دیوونه شدی، برای کی؟ برای چی؟ برای دختر یه قاچاقچی؟! آخه خر، کلیه اتو از دست دادی به خاطرش، هنوز دل نمیکنی؟! اگه نمی تونی دل بکنی، دلتو بنداز دور چون دیگه زنت نیست، حتی ایرانم نیست، به خودت بیا!
حرفهایش حقیقت هم باشد، برایم مهم نیست اما جملهی آخرش، سرم را درد میآورد. هنوز دارد میتوپد که میان حرفش میپرم: – تو… تو از کجا میدونی ایران نیست؟ پس کجاس؟ کجا بردنش؟ ها؟ ازش خبر داری؟ متاسف میگوید: – من چی میگم تو چی میگی! بسکن کارن، از این زن برای تو عشق و جفت و نیمهی گمشده در نمیآد. قطع میکند و من دیوانهوار، منی که با کل دنیا قطع ارتباط کردهام مستقیم به گوگل میروم. سرچ میزنم: – همسر سابق کارن زند.