آیرل رمان
دانلود رمان های عاشقانه جدید و پرطرفدار جذاب
رمان تاجماه از مهری هراتی دانلود رایگان

رمان تاجماه از مهری هراتی با لینک مستقیم

دانلود رمان تاجماه از مهری هراتی کامل رایگان

ژانر رمان : عاشقانه

تعداد صفحات : 151

رمان تاجماه

خلاصه رمان : آتوسا خسته و بی‌رمق، رنگ‌پریده روی مبل نشسته بود و چشمش به جایی دور خیره مانده بود. صدای صحبت‌های آرام مهمان‌هایی که مراسم ختم را ترک کرده بودند، هنوز از کوچه شنیده می‌شد.

قسمتی از داستان رمان تاجماه

اقدس با شنیدن این خبر به شدت برافروخت و تنها در خانه راه می رفت و به زمین و زمان ناسزا می گفت و سراپای مرد را به باد بد و بیراه گرفته و تنهایی خود را با فحاشی به او پر می کرد. راه می رفت و غرولند می کرد. چون عکس العمل بتول را می دانست،منتظر تاجماه ماند. تاجماه خیلی ناراحت شد. از همه چیز عصبی بود. با حال و وضع بارداری و ویارش، حال اش از زندگی با حاجی آقا و ادامه ی این وضعیت اسفبار به هم می خورد. اول تصمیم گرفت سراغ بقیه رفته و انقلابی به پا کند و حرمت شکنی کرده و کاسه کوزه ی تجدید فراش را بر فرق پیرمرد خرفت خرد کند و بعد از آن هم هرچه باداباد… چند ساعتی مثل اسفند روی آتش بالا و پایین می رفت و بی قرار شده بود. وقتی خبر به گوش ماه سلطان رسید، فورا خود را به تاجماه رساند و او را در بحران عصبی شدیدی دید. می دانست که کار برادرش جای دفاع ندارد.

کمی او را دلداری داد و آرام تر کرد و چون مدتی بود از این موضوع باخبر بود و در مورد نرگس و خانواده اش پرس و جو کرده بود، هر چه از زندگی، خانواده، گذشته ی او و علت ازدواج با حاج آقا می دانست برایش تعریف کرد. یکباره تاجماه چون آبی که بر آتش بریزند آرام شد و دل اش به حال دخترک سوخت، زیرا به چشم خویش می دید که باری دیگر زندگی و هستی موجودی به نام زن، وجه المصالحه قرار گرفته، آن هم به پست ترین بهای ممکن. یعنی پوست!و در ذهن اش معیار پوستی حاجی آقا دوباره جان گرفت و بهای شی ای دیگر مشخص شد. رو به ماه سلطان گفت:«فکر می کنی قیمت یک زن، چند شقه پوسته؟!»و ماه سلطان هم قبل از آنکه قربانی دیگر مسلخ خودخواهی های مردانه ی این صیاد را ببیند، با او احساس همدردی کرد. اما حاجی آقا نرگس را طوری دوست داشت که کودکی عروسک اش را و احساس مالکیتی نسبت به او در وجودش موج می زد.

گویی با تصاحب آن احساس غرور و قدرت می کرد. اما در نگاه معصومانه ی این عروسک، ترس و وحشتی موج می زد و مهر سکوتی بر لب داشت که او هرگز ندیده بود و در مقابل، او قدرت خود را کامل می دید. او گپفقط گاهی با لبخند رضایتی از محبت های حاجی آقا تشکر می کرد و مدام به مقایسه ی زندگی قبلی خود و زندگی فعلی اش می پرداخت. به زندگی بسیار ساده و ابتدایی قبلی اش، شاید در کنار پسر اسدا… پالان دوز فکر می کرد که می توانستند باهم و در کنار هم، با تفاهم و همدردی داشته باشند و در ظلمات فقر و بدبختی غوطه ور شوند و به سوی آینده ای روند که به احتمال زیاد با سرنوشت خواهرش گره می خورد و به زندگی رویایی امروزش،با این پیرمرد عبوس و ثروتمند… وحشت از بدبختی و مرگ او را از فکر یک زندگی در طبقه ی خود و مناسب با سن و سال اش منصرف نموده و سعی می کرد.

که به جای افکار بیهورده، به زندگی تجملی و باشکوه خانه ی حاجی آقا و تحمل قیافه ی ناخوشایندش به همان گونه که هست عادت کند، هر چند یک صید ضعیف هرگز نمی تواند با صیاد قوی خود احساس صمیمیت و همدلی کند.وقتی نگاه شان به هم گره می خورد، نگاه های آشنای بیگانه ای بود که دریاها با هم فاصله داشتند،آن قدر که حرف چندانی برای گفتن نداشتند. اما نرگس از قفس طلایی خویش راضی بود. هر چند تنها و بی کس مانده بود و گرچه برای قدرت نمایی بیش تر گه گاه حاجی آقا او را تنبیه می کرد، ولی او همه ی آن شرایط را لازمه ی این زندگی می دانست و پذیرفته بود به اب و دانه ای که برایش می رسد،دلخوش باشد. تا این که روز موعود فرا رسید و هرکس به دلیلی که برای خودش موجه بود، به میهمانی آمد. با دیدن رخسار زیبای نرگس، گویی گلوله ای آتش بر دل زن ها و ماه سلطان افتاد.

مشخصات کتاب
  • نام کتاب: تاجماه
  • ژانر: عاشقانه
  • نویسنده: مهری هراتی
  • ویراستار: آیرل
  • تعداد صفحات: 151
  • حجم: 3 مگابایت
  • منبع تایپ: آیرل
لینک های دانلود
  • 10 بازدید
https://ayrelroman.ir/?p=11646
لینک کوتاه مطلب:
برچسب ها
موضوعات
آخرین نظرات
نماد اعتماد
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " آیرل رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.