دانلود رمان آخرین نامه معشوق اثر جوجو مویز به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
کتاب آخرین نامهی معشوق اثر جوجو مویز، داستان زنیست که از بد روزگار، به اصرار پدر و مادر و موقعیت خوب خواستگار از نظر اقتصادی و اجتماعی، با او ازدواج میکند ولی هیچ گونه عشقی نسبت به او ندارد. این زن “جنیفر استرلینگ” نام دارد و با فردی به نام “لورانسی استرلینگ” ازدواج میکند.داستان این کتاب در سال 1960 اتفاق میافتد. وقتی که جنیفر استرلینگ در بیمارستان بیدار میشود و هیچ چیز را به خاطر نمیآورد. نه تصادف دلخراشی که او را به بیمارستان کشانده است، نه همسرش و نه حتی هویت خودش …
خلاصه رمان آخرین نامه معشوق
بالاخره در یک صبح بسیارزیبا که مه تمام آسمان آبی پایتخت را مانند یک جنگل بلند باریک پوشانده بود دکترها به او گفتند که میتواند به خانه برود در آن زمان هرازگاهی میتوانست در اتاق قدم بزند و مجله ها را با دیگر بیمارانی که با پرستاران حرف میزدند مبادله کند گاهی اوقات هم اگر میخواستند رادیو گوش میکردند دومین جراحی هم روی بازویش انجام شده بود و دیگر داشت خوب میشد این را دکترها به او گفته بودند. هر چند جای زخم قرمز طولانی جایی که پلاتین را وارد کرده بودند باعث میشد خودش را عقب بکشد و آن را
زیر آستین بلند لباسش پنهان کند. بینایی و همینطور شنوایی اش چک شد پوست تنش که از هزاران خرده شیشه زخمی شده بود دیگر خوب شده بود. کبودیها ناپدید شده بودند و شکاف و ترکها و شکستگی های استخوان ترقوه اش بهبود یافته بود و آنقدری خوب شده بود که بتواند در هر شرایطی که دلش بخواهد، بدون درد دراز بکشد. آنها گفتند به نظر میرسد که از هر لحاظ مثل خود قبلش است چنان که گویی گفتن این حرف به دفعات کافی باعث میشد به خاطر بیاورد چه کسی بوده است. در همین اثناء مادرش ساعت ها وقتش
را به بررسی همهی عکسهای سیاه و سفید قدیمی میگذراند تا بتواند زندگی قبلی جنیفر را به او نشان دهد. جنیفر فهمید که چهار سال از ازدواجش میگذشت آنها فرزندی نداشتند. از صدای ضعیف مادرش حدس میزد که این قضیه برای همه منبع دل شکستگی بوده است. جنیفر در یک خانه زیبا در یکی از مناطق خوب لندن زندگی میکرد خانه ای که هم مستخدم داشت و هم رانندهی شخصی و ظاهراً زن های جوان زیادی حاضر بودند با ارزش ترین چیزشان را بدهند تا نیمی از آن چه را که او داشت داشته باشند. شوهرش آدم کله گنده ای در معدن بود …
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " آیرل رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.