آیرل رمان
دانلود رمان های عاشقانه جدید و پرطرفدار جذاب
رمان مرد قانون مند و دختر قانون شکن از کیانا بهمن زاد دانلود رایگان

رمان مرد قانون مند و دختر قانون شکن از کیانا بهمن زاد با لینک مستقیم

دانلود رمان مرد قانون مند و دختر قانون شکن از کیانا بهمن زاد کامل رایگان

ژانر رمان : عاشقانه، طنز،کلکلی، هیجانی

تعداد صفحات : 1992

رمان مرد قانون مند و دختر قانون شکن

خلاصه رمان : درباره چند دختر و پسره که هرکدوم به شیوه هاي عجیبی مقابل هم قرار میگیرن و با اتفاقات و ماجراهاي جالب و زيادي روبه رو میشن رمانی پر از عشق، خیانت، پنهون کاری، عشق هاي اشتباهی لجبازی و شیطنت و ماجراهای غیرقابل پيش‌بيني و تصور…

قسمتی از داستان رمان مرد قانون مند و دختر قانون شکن

دیل_تو طول زندگی شما پیش نیومده که بخواید یه چیزیرو بگید اما نتونید؟ اصل نشده سکوت کنیدو نتونید حرفی بزنید؟ ناخواسته به سمت مادرم برگشتم که میخندیدو کارن توی بغلش بودو به خودش فشارش میداد چرا شده بود دیل این سکوت منو به یه چیز دیگه معنی کرد به خاطرهمین گفت: دیل_خیلی خوش شانسید آقا هاکان..خوش به حالتون. روشو ازم گرفتو به یه سمت دیگه رفت کلفه دستی توی موهام کشیدمو یه دستمو به کمرم گرفتم به سمت بقیه رفتم مادرم با دیدنم لبخند رو لبش ماسید. مامان_چیزی شده پسرم؟ _نه مامان شما خوبی؟ مامان_شما که اینجاید خیلی بهترم کارن با ذوق به سمتم اومدو روبه روم بالا پاین پرید.

کارن_دایی اون بالا هوا چه طوره؟ تک خنده مردونه ای کردم خوب منظورشو فهمیدم خم شدمو روی کولم گذاشتمش که با ذوق خندید. _خودت بگو دایی هوا چه طوره؟ کارن_این بالا یکم هوا خنک تره یعنی من هم قد شما بشم هیچ وقت گرمم نمیشه ایول. دمیر_انگار هاکان دکله این حرفو میزنه. هممون شروع کردیم به خندیدن بین خندم سری به نشونه تاسف برای دمیر تکون دادم که شدت خندش بیشتر شد. (دیل) ازشون خیلی دور شده بودم خونه باغ لمان خانوم یه طوری بود که یه مسیر طولانی داشت که وقتی طیش میکردی به رودخونه ای میرسیدی که داشت رد میشد خیلی باغ بزرگی داشت خونه باغشو که ندیده بودم

اما معلومه خونه باغشونم بزرگه یه مسیر چوبی بود که تا یک سوم روی رود کشیده شده بود دستمو روی حصار چوبی گذاشتمو به رودخونه نگاه کردم از حرفای بین خودمو هاکان یکم دلخور شده بودم آیلین بهم زنگ زد که الیهان اومده خوبه اینطوری تنها هم نیست با اون وقتشو میگذرونه اونطور که معلومه باهم رفتن یه چیزی بخورن نیل هم که با دوستاش رفته بود خوشگذرونی..پوفی کشیدم کاش به حرف رامان گوش نمیدادم و نمی اومدم هرچند من به خاطر کارن اومده بودم نه کس دیگه ای. _اینجا جای خوبیه که بخوایی از شلوغی فرار کنی. به سمتش برگشتم مثل همیشه مغرور و قد محکم قدم برمیداشت دستاشم توی جیب شلوارش بود به سمتم اومد.

مشخصات کتاب
  • نام کتاب: مرد قانون مند و دختر قانون شکن
  • ژانر: عاشقانه، طنز،کلکلی، هیجانی
  • نویسنده: کیانا بهمن زاد
  • ویراستار: آیرل
  • تعداد صفحات: 1992
  • حجم: 9.48 مگابایت
  • منبع تایپ: آیرل
خرید کتاب
40,000 تومان
دانلود بلافاصله پس از پرداخت
  • 137 بازدید
  • 40,000 تومان
https://ayrelroman.ir/?p=7821
لینک کوتاه مطلب:
برچسب ها
موضوعات
آخرین نظرات
نماد اعتماد
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " آیرل رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.