آیرل رمان
دانلود رمان های عاشقانه جدید و پرطرفدار جذاب
رمان راز از معصومه سرلک دانلود رایگان

رمان راز از معصومه سرلک با لینک مستقیم

دانلود رمان راز از معصومه سرلک کامل رایگان

ژانر رمان : عاشقانه، هیجانی

تعداد صفحات : 104

رمان راز

خلاصه رمان : قصه سه دختر است که همدیگر را خواهرانه دوست دارند، اما روزگار برای آنها خواب های بدی دیده، آیا آنها با دنیا یکی می شوند و راه بی وفایی پیش می گیرند؟؟؟؟ (در این رمان هیجان آنقدر زیاد است که از خواندنش دل نمی کنید، فقط کافی است خواندنش را شروع کنید) پایان خوش.

قسمتی از داستان رمان راز

بعدازظهر همان روز هوا نیمه ابری است. برادر های باران با همدیگر سوار بر اتومبیل به مقصدی می روند،بهرام پشت فرمان و بهزاد هم بر صندلی کنارش نشسته است. -به نظرت باران یه چیزی رو از ما پنهون نمی کنه؟ بهزاد غم به نگاهش تزریق می شود:از چه نظر؟ راجع به دوستش یا راجع به اون سکته؟ -هر دو حسم بهم میگه این دوتا بهم ربط داره،اگه بتونم از زیر زبون اون دختره دوستش حرف بکشم،معما روشن میشه. +مگه نمیگی گفته اگه بخواین، برین ازش بپرسین؟خودمو می کشم. -خوب نمی ذارم چیزی بفهمه. برادر بزرگتر با نگاهی که نگرانی در آن موج می زند:فقط با احتیاط باران شوک واسش خوب نیست!ممکنه دوباره…. حرفش را ادامه نمی دهد.

(پسرعصبی) کلافه جواب برادرش را می دهد:یعنی تو نمی خوای بدونی اون شوک چی بوده؟ +معلومه می خوام بدونم،ولی نمی خوام اتفاقی واسه باران بیفته. بهرام لبخندی اطمینان بخش می زند:خیالت تخت نمی ذارم،چیزی بفهمه. فرشته و بهرام در کافی شاپی که مخصوص آدم های مشهور است، بر روی یک میز با هم صحبت می کنند، دو فنجان قهوه جلوی هر کدام به همراه یک بشقاب در وسط میز که چند تکه کیک در آن است،به چشم می خورد. -خانم رادمهر قرض از مزاحمت،مساله ایه که بین شما و خواهر من هست،و ما ازش بی خبریم.میشه بهم بگین چی بینتون گذشته؟ +اگه می خواست خودش بهتون می گفت.

(برادر عاشق) با نگاهی که چاشنی اش التماس و نگرانی است:خواهش می کنم بهم بگین؟ (رفیق زخم خورده) ناراحت است،اما سعی می کند این حس را در نگاه و صدایش بپوشاند:بهتره از خودش بپرسین،من کار دارم باید برم. (برادر باران) این بار شاکی و عصبی است:چه دلیلی داره که حرف نمی زنین؟حتما خودتون مقصرین،خواهر منم ساده است که چیزی نمی گه. فرشته ی بی بال پول صورت حسابش را روی میز می گذارد و بدون اینکه به پسر شاکی توجه کند،از روی صندلی بلند می شود و به طرف در می رود.

(برادر پیگیر) به دنبال او می آید و آرام طوری که فقط دوست قدیمی خواهرش بشنود می گوید:من ساکت نمیشینم،حالا می بینین،اون چیه که باعث شده قلب خواهر من بگیره؟ دختر مهربان با شنیدن جمله ی آخر پایش سست می شود و می خواهد بیفتد که بهرام بازویش را می گیرد،او که خود پشیمان شده:خوبین شما؟ فرشته خجالت می کشد و زود بازویش را از دست پسر جوان بیرون می کشد،او با نگرانی می گوید:الان حالش خوبه؟ -آره. ازمون پنهون می کنه چرا اینطوری شده؟ معذرت می خوام که باهاتون بد حرف زدم. +عیبی نداره درکتون می کنم خداحافظ.

مشخصات کتاب
  • نام کتاب: راز
  • ژانر: عاشقانه، هیجانی
  • نویسنده: معصومه سرلک
  • ویراستار: آیرل
  • تعداد صفحات: 104
  • حجم: 1 مگابایت
  • منبع تایپ: آیرل
خرید کتاب
40,000 تومان
دانلود بلافاصله پس از پرداخت
  • 190 بازدید
  • 40,000 تومان
https://ayrelroman.ir/?p=7042
لینک کوتاه مطلب:
برچسب ها
موضوعات
آخرین نظرات
نماد اعتماد
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " آیرل رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.