دانلود رمان آخرین شعله شمع از پریسا غفاری به صورت فایل PDF قابل اجرا در اندروید و آیفون نسخه کامل با ویرایش جدید و لینک مستقیم رایگان
ما را دنبال کنید با داستان زندگی دختر جوانی به نام ترلان که تحت کفالت دایی و زن دایی اش است سالیان دراز به همراه خواهرش، به دلیل برخی ابهامات و سختی ها قصد جدایی می کند و نخواسته درگیر بازی مردی می شود که مدتهاست با هذفی خاص او را تحت نظر دارد، سه کلمه کلیدی در این رمان ایثار، عشق و تنهایی است و با ما همراه باشید …
خلاصه رمان آخرین شعله شمع
با بی میلی به سمتم اومد … نگاهم زوم اون تیله های نامهربون توی صورتش بود … انگار دنبال حرفهایی می گشتم که خودمو مستحقش می دونستم … پیش پیش پب سرزنش اطرافیان بودم … شاید به همین خاطر همه حرکاتش به نظرم ملامت بود و شماتت … حتی رنگ روشن چشمهاش هم انگار از آتش نفرت درونش تلولو گرفته بود!
دستشو زیر بازوم انداخت و گفت:کارهای ترخیصتو همون وکیله برات انجام داده … یه ماشینم پایین منتظرته که برسونتت خونه ت… اشتباه نمی کردم … لحن سرد و یخی اش تنم رو می لرزوند … دستم رو کنار کشیدم و روی دمپایی های آبی اتاقم سر پا شدم … خودم می تونم … چه عجب! به سمت در خروجی رفت … معطل نکن … باید اتاقو خالی کنی!
زیر لب غرید: حیف ..حیف آدمایی که سلامتیشون معطل پول پرستایی مثل اینند! … با من بود! شنیدم! درو نبست، کوبید!
زحمت کلمه کمی بود برای تلاش نفس گیرم ، وقتی خودمو به وسایل داخل کمد رسوندم و لباسمو عوض کردم … وقتی اون صورتی روشن بدن نما رو از تنم کندم و اون بافت دونه درشت قهوه ای رو به تنم کردم … به تنم زار می زد … یعنی در عرض دو روز اینقدر کم حجم شده بودم یا فقط یه توهم بیمار گونه بود …
توجه کنید: رمان اخرین شعله شمع درخواستی بوده و در تیر ماه 94 در انجمن نودهشتیای قدیمی پایان یافت و در شهریور همان سال در سایت اصلی نودهشتیا منتشر شد، که فایل اصلی این رمان برایتان بارگزاری شده است
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " آیرل رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.