دانلود رمان عروسک شیطان از Dreamr girl کامل رایگان
ژانر رمان : عاشقانه، انتقامی، معمایی
تعداد صفحات : ۲۵۳۸
خلاصه رمان : من اسیر شدم… در قلمروی شیطان… راهی برای رهایی و فرار نیست… جز اسارت کشیدن… من مجبور شدم… به عروسک شیطان شدن…
قسمتی از داستان رمان عروسک شیطان
فقط برای یک ثانیه… فقط یک ثانیه نگاهشو بهم دادم… گره خوردم تو اون چشمای مشکی رنگش… چشمایی که سال های دور دلمو بهش باختم… نگاهش خاص بود، یک نگاه گرم… دلم لرزید مثل پنج سال قبل و حتی قبل تر از اون پنج سال… این قلب که الان جنون وار میزنه پنج سال از کار افتاده بود…
پنج سال مثل الان این طور به قفسه سینه ام نمی کوبید چون صاحبش را بعد سال ها حس کرده و دیده… اما نگاه هاوش یکباره سرد و خاموش شد و خیلی راحت نگاهشو برید… قلبم از جا کنده شد.. چقدر این نگاه بریدن درد داشت… خیلی زیاد که دلم می خواست فریاد بزنم و بگم هاوش، منممممم…..
حال خیلی بدی بهم دست داد. اینقدر که دلم میخواست به حال خودم فقط زار بزنم. بغضی که یکباره دیگه به گلوم چنگ شده بود رو به سختی پس زدم. دلگیر و با دلی غم گرفته نگاه ازش گرفتم. من خودم خواستم که اینجوری شد. به سمت عمو رفتم. نگاش توی چشمام چرخوند،
انگار فهمید چه حالی دارم: بیا بشین دخترم. واقعا توان ایستادن نداشتم و ممکن بود هر لحظه نقش زمین بشم. سری تکون دادم و روی مبل نشستم. عمو نوید نگاشو بین همه چرخوند و به من اشاره کرد: _ایشون سدنا رادمهر هستن دختر خوانده آقای ایرج رادمهر…