آیرل رمان
دانلود رمان های عاشقانه جدید و پرطرفدار جذاب
رمان علالا از فاطمه میر شفیعی دانلود رایگان

رمان علالا از فاطمه میر شفیعی با لینک مستقیم

دانلود رمان علالا از فاطمه میر شفیعی کامل رایگان

ژانر رمان : عاشقانه، اجتماعی

تعداد صفحات : 327

رمان علالا

خلاصه رمان : «علالا» داستان گسست و پیوست دوباره‌ی دو خواهر و برادر است که زندگی آن‌ها به مسیرهایی متفاوت کشیده شده و تجربه‌هایی کاملاً جداگانه را پشت سر گذاشته‌اند. سپهر اصلامیان، صاحب یک نشریه، در فضای سرد و بی‌روح زندگی‌اش و میان کابوس‌های تکرارشونده، آرام آرام به نقطه‌ی انفجار می‌رسد. اما زمانی که لیلی فرخزاد، نویسنده‌ای با قلمی جسور و گذشته‌ای ناگفته، رمانی را برای چاپ به دفتر او می‌سپارد، همه‌چیز تغییر می‌کند. آن‌چه در دل صفحات این رمان نهفته است، نه‌تنها حقایق شخصی سپهر را افشا می‌کند، بلکه پرده از رازهایی برمی‌دارد که مسیر زندگی او و خواهرش را پس از سال‌ها جدایی به یکدیگر نزدیک می‌کند. «علالا» روایتی‌ست از درونی‌ترین فریادهای خاموش انسان، و تلاشی برای شنیدن دوباره‌ی آن‌ها.

قسمتی از داستان رمان علالا

برو با همین پولی که دنبالش بودی گند بزن به زندگیت! فقط یادت باشه مث سگم که پشیمون شدی دیگه دلارام واسه سپهرش مرده تموم شده. امشبم داغون نبودم بگم برگردی داغون بودم که بگم برام مردی دلارام. پلکی زدم و آن روزها گذشت. دردی که میان قلبم میپیچید؛ اما کمرنگ تر شده بود. کمرنگتر از سال پیش همین موقع… حتی کمرنگتر از دو سال پیش همین موقع! دوسال پیشی که رو به روی چشمانم میگذشت و یادم میآورد که امروز همان روزیست که دو سال پیش پر از درد به خودم میپیچیدم. همان دردی که سرم را به سرگیجه میانداخت و امان از زانوهایی که توان تحمل وزنم را نداشتند. درد را به هرگونه که بنویسی درد خوانده میشود و هر جور که بخوانی درد خوانده میشود و اگر درد کشیده باشی با دیدن واژه درد نیز به دردی میآیی و ذهنت میرود جایی که حسابی درد کشیدی…

جالب است که عشق و درد اصلا شبیه هم نیستند؛ اما همیشه کنار هم مینشینند. عاشق که باشی دردمند میشوی و حسابی که در زندگیات درد کشیده باشی، عاشق میشوی! عشق، خاطره میسازد و درد خاطره می ُکشد. دلم هوای مادرم را کرده بود، وسایلم را جمع کردم و از مهران خداحافظی کردم. باید از خیابان میگذشتم تا سوار ماشین میشدم، همینطور که به سمت ماشین میرفتم در کیف دستیام را باز کردم تا بلوتوثم را بردارم و روی گوشم بگذارم که تکه کاغذی از کیفم خارج شد و درست رو به روی دختر سیاه پوش افتاد. قبل از این که خم شوم، خم شد و تکه کاغذ را به دستم داد و وقتی که از او تشکر کردم مستقیما به چشم هایم زل زد و با سردترین صدایی که شنیده بودم، به رسم ادب گفت خواهش میکنم. دروغ چرا سرما از کلماتش نبود بلکه مستقیما از چشمان یخی رنگش بود.

تشخیص نمیدادم رنگ چشمانش همین است و یا لنز گذاشته اما تا به حال هیچ چشمی این گونه مرا جذب نکرده بود. چشم هایش شبیه دو گوی یخی بودند که سرما از آنها منعکس میشد. چند لحظه مکث کردم و بعد که به سمت ماشین به راه افتادم، سرعت قدم هایم کم شده بود. به سمت خانه رفتم و به محض رسیدن، مادرم را به حصار کشیدم. -سپهر مامان خوبی؟ نفس عمیقی کشیدم و چشم هایم را بستم: -خوبم مامانم، خوبم. یاد روزهایی که خوب نبودم تن خودم را هم به لرزه میانداخت اما مادرم انگار آن روزها صبر ایوب داشت. پا به پای من رنج میکشید و دم نمیزد! پای دانه به دانه سیگارهایم مینشست و با تک به تک اشک هایم، اشک میریخت. چه بد بودم و چه بد کردم… از وقتی یادم میآمد، مادرم سکوت کرده بود. در برابر تمام دردهایش سکوت کرده بود و هر چه دنیا زده بود ما به سازش رقصیده بودیم.

آن روزها انگار دنیا لجش گرفته بود از اینکه این همه سکوت میکنیم که هر چه میچرخد دم نمیزنیم و با او میچرخیم و انگار که تقاصش را از من میگرفت! مرا رسانده بود به درد کشیدن و تک به تک سلول های بدنم از درد فریاد میکشیدند و امان از فریادی که از بلندیاش گوش دنیا کر شود و هیچ گوشی توان شنیدنش را نداشته باشد! من آن روزها از درد فریاد میزدم و هیچ کس به جز مادرم این فریادهای سکوت وار را نمیشنید. -مامان یه سال پیش این موقع چه قدر رنجوندمت… -عزیزه دله مامان امروزم یه روزه مثله دیروز، فکر اون روزا رو بریز دور. -میبخشی منو دیگه نه؟! -وقتی مادر باشی چیزی تو دلت نمیمونه. چند ساعتی تا شب مانده بود و وقتی که خانه نبودم، هلما بیرون رفته بود. نگرانش شده بودم چون به من حرفی از این بیرون رفتن نزده بود و من توقع داشتم مثل چند روز گذشته خانه باشد.

مشخصات کتاب
  • نام کتاب: علالا
  • ژانر: عاشقانه، اجتماعی
  • نویسنده: فاطمه میر شفیعی
  • ویراستار: آیرل
  • تعداد صفحات: 327
  • حجم: 2 مگابایت
  • منبع تایپ: آیرل
خرید کتاب
50,000 تومان
دانلود بلافاصله پس از پرداخت
  • 12 بازدید
  • 50,000 تومان
https://ayrelroman.ir/?p=12378
لینک کوتاه مطلب:
برچسب ها
موضوعات
آخرین نظرات
نماد اعتماد
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " آیرل رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.