آیرل رمان
دانلود رمان های عاشقانه جدید و پرطرفدار جذاب
رمان عشق به شرط شیطونی از دیانا و محدثه دانلود رایگان

رمان عشق به شرط شیطونی از دیانا و محدثه با لینک مستقیم

دانلود رمان عشق به شرط شیطونی از دیانا و محدثه کامل رایگان

ژانر رمان : طنز، کلکلی

تعداد صفحات : 283

رمان عشق به شرط شیطونی

خلاصه رمان : به خدا اگر بیای شیرمو حلالت نمیکنم . اما با این حرفم سرعتش رو زیاد کرد. تارابعد یه ساعت که رفتیم صبحونه خوردیم اخه از دیشب که گرسنه بودیم ، رسیدیم خونه اما تا رسیدیم دیدیم که چند نفر داخل خونه میرن و بیرون میان و وسایل مارو بیرون میزارن با عجله رفتیم سمتش با داد گفتم : هوی یارو داری چیکار میکنی تو خونه ما ؟؟مرده گفت : ما از طرف بانک …..

قسمتی از داستان رمان عشق به شرط شیطونی

 اومدیم شم قرار داد بسته بودید که تا ا یه هفته خونه خالیه اما الان نیست پس مجبوریم وسایلتون رو بیرون از خونه بذاریم اقای نیکزاد هم گفتند بیاید پولی که حق شما توی این خونس بگیرین .دود از کلم زد بالا مردک موش خرما .گفتم: پس بذارین خودمون بریم وسایلمون رو جمع کنیم.چند دقیقه به هم نگاه کردند که دوباره گفتم : اقا اون داخل چیزایی هست که به مرد ها ناحرم خوب نیست . با این حرفم قبول کردند که بریم وسایلمون رو جمع کنیم .بعد نیم ساعت اومدیم بیرون با خونه ای که بعد مرگ بابا پنج سال اینجا بودیم خداحافظی کردیم .اینجا کلی خاطره داشتیم از بابا ، از بهار از شوخی ها و گریه هامون .بلاخره با قیافه های داغون از خونه دل کندیم اومدیم بیرون.به دخترا نگاه کردم حال اونا هم مثل من بود .اخر آیناز به حرف اومد:من میرم سر کوچه کلید خونه رو به بانک … بدم ببینم اگه خونه یی داره بمون نشون بده.

البته جدید باشه و خودش هم باهامون بیاد .سرمون رو بالا پایین تکون دادیم که اتاناز رو به آیناز گفت : منم باهات میام .آیناز هم قبول کرد ما هم کنار درخت توتی که کنار خونمون بود زیر سایه اون نشستیم دیدم این توت ها دارن بهم بد چشمک میزنند رفتم سراغشون گفتم : بیاید بغل مامان ، مامان گشنشه نترسید اروم میخورمتون هو ها ها ها .داشتم میکندم و میخوردم و با هر یه توت چیندن قربون صدقه میرفتم .هم خودم میخوردم هم به بهار میدادم .چون فصل اخر توت ها بود توت ها همش رسیده بودند جاتون خالی اینقدر خوشمزه بودا یادم رفت یه تعارفی هم به دخترا بکنم !! آتاناز : بخاطر اون خونه لعنتی دیگه هیچ اعتمادی به بانک نداشتم برای همین منم با آیناز رفتم که تو خونه گرفتن کمکش کنم .وقتی رسیدیم بانکا ، صاحب بانکا داخل بود . بعد نیم ساعت یه خونه پیدا کردیم که م صاحبش رفته بود.

خارج از شهر میتونستیم همین امشب ساکن بشیم هم تو بالا شهر بود پنج اتاق داشت بزرگ هم بودادرس رو گرفتیم با اقای نیکزاد به راه افتادیم البته اون جلو هستش ما با ماشینمون پشتش اما با این فرق هرکی تو ماشین خودش.بعد یه ساعت راه رسیدیم به اون خونه درش بزرگ بود معلوم بود که باغ داره اخه شاخه های درخت ها معلوم میشد .وقتی اقای نیکزاد کلید رو انداخت وارد شدیم اما همینکه وارد شدیم خشکمون زد .از بس که زیبا بود یه فواره اب داشت که خیلی بزرگ بود و دور بر فواره اب حوض اب بود که لامپ رنگی داشت و زیاد که دقت کردم ماهی هم داشت داخلش .دور و بر عمارت پر بود از درخت توت ، پرتقال ، نارنگی ، نارنج ، سیب ، پسته ، گردو ، هلو ، و البالو .یکم نزدیک باغ یه چتری بود که خیلی بزرگ بود میتونستی اونجا چای بنوشی.اونور تر یه جایی واسه اتیش روشن کردن بود عالی بودعالی .

و قتی داخل خونه شدیم دیگه دهنم بسته شد بعد نیم ساعت منم رفتم پیش تارا اینا برا توت خوردن که اتاناز و آیناز اومدند و گفتند خونه پیدا کردن با این حرفشون توت پرید تو گلوم هی سرفه میکردم ابجی هام هم مثل بـــــز نگام میکردند اخر دیدم نه اگه نگم باید خودم هم برای خودم قبر بکنم و خودمو دفن کنم با صدای بلند که سرفه امونم نمیداد گفتم : د بیاید لامصبا …. دارم … میمیرم …. نه که …. کارت … دعوت … بفرس…..با ضربه ای که به پشتم خورد بنده بابامو و جد جد جد جد نسل منقرظ شده مامانم رو ملاقات کردم حتی گفتند بشین برات چایی میاریم اما باصدای آیناز از ملاقات کردن اومدم بیرون بهش نگاه کردم که یعنی چه مرگته ؟؟ اونم گفت : حالت خوبه ؟؟گفتم : میخوای حالم خوب باشه نمیدونم کدوم کرکدیلی با اون دستای شتریش زد ناقصم کرد بی ناموس رو .به آیناز نگاه کردم که هی اهدا اطفال میومد.

مشخصات کتاب
  • نام کتاب: عشق به شرط شیطونی
  • ژانر: طنز، کلکلی
  • نویسنده: دیانا و محدثه
  • ویراستار: آیرل
  • تعداد صفحات: 283
  • حجم: 5 مگابایت
  • منبع تایپ: آیرل
لینک های دانلود
  • 9 بازدید
https://ayrelroman.ir/?p=11866
لینک کوتاه مطلب:
برچسب ها
موضوعات
آخرین نظرات
نماد اعتماد
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " آیرل رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.