آیرل رمان
دانلود رمان های عاشقانه جدید و پرطرفدار جذاب
رمان چشات سگ داره از مسیحه زادخو دانلود رایگان

رمان چشات سگ داره از مسیحه زادخو با لینک مستقیم

دانلود رمان چشات سگ داره از مسیحه زادخو کامل رایگان

ژانر رمان : عاشقانه، اجتماعی

تعداد صفحات : 411

رمان چشات سگ داره

خلاصه رمان : یوسف خواننده ای که بر حسب اتفاق با دختری اشنا میشه دختری زیبا به نام رز که دختر حاج نصرت مردی بنام و تاجر بازاری با عقاید کاملا متفاوت یوسف به رز ابراز علاقه میکنه اما رز ….

قسمتی از داستان رمان چشات سگ داره

پسر باز عصبی بود و با لحنی عصبی گفت: ماشینمو زدی داغون کردی بیمه هم نیستی میگی کنار میایم، اگه میزدی یکیرو رو میزدی چی اون وقت چکار میکردی؟ و عصبی دسشتو سمت احسان تکون داد و گفت برو. آقا جمعش کن. من دیگه حوصلم از جر و بحثشون طاق شد پیاده شدم و رو به احسان گفتم. زنگ بزن حسام بیاد احسان با نگرانی و مضطرب گفت: ماشينو هنوز بیمه نکردم. احسان این ماشینو تازه خریده. پوزخندی زد پسر که آروم سمت پسر عصبی گفتم میشه آروم باشین گفتیم هرچی هست خسارت میدیم. پسره پرو پرو چشم تو چشمم شد و گفت: كل هيكلتو بفروشی خانوم خسارتمو نمیتونی بدی یه دفه چنان عصبی شدم از حرفی که بهم زد اختیار از کف دادم و سیلی حواله صورتش کردم خوب شد دستکش دستم بود عادتم بود.

با عصبانیت خیلی تمام آتیش از چشام میزد بیرون نگاش کردم و با نفرت و خشن و با خشم حرف دهنتونو مزه کنین لطفا. پسر عصبی بود خیلی و با لحن تحقیر آمیزی گفت: وحشی زبونتم درازه. احسان اومد جلو بازومو گرفت و گفت: تو دهن به دهن نشو الان زنگ میزنم حسام بیاد تو برو دانشگاهت دیرت میشه تازه متوجه نگاه خیره ی پسره به خودم بودم که یهو با لحنی عصبی رو بهش گفتم: چتونه زل زدین وحشی ندیدین؟ پسر پوزخندی زدی و روشو با اکراه بر گردوند. که یه دفه ليلا دوست صمیمیم از اون طرف خیابون سمتمون اومد پسره رنگ بزنین پلیس بیاد وقت منو هم نگیرین، من وقتم با ارزشه نگاه لیلا سمت پسره بود با لبخندی و دست پاچه گفت: سلام آقای امیری حال شما نگاهم به لیلا بود لبخند رو لباش بود متعحب بودم.

پسره فعلا که حالم بده و رو به من با پوزخند گفت: اگه بذارن. ليلا رو به من آروم گفت: چی شده؟ اروم گفت: میشناسیش مگه. لیلا باز با لبخند نگاه پسره کرد. احسان اول صبحی حالم گرفته شد. منم خشک خشن گفتم: خودتون زنگ بزنین پلیس احسان با عجله گفت: -عه رز چی چی رو زنگ بزن پلیس ماشینو میخوابونن. پسره باز با لحن تحقیر آمیزی گفت: دارو دارتونو بدین پول خسارتم نمیشه. در حالی که عصبی بازوی لیلارو گرفتم و میکشیدم رو به پسره گفتم برو بابا ماشینم ، ماشینم، تازه به دوران رسیده، ماشینم ، ماشینم را انداخته. لیلا که انگار خیال اومدن نداشت بازوشو کشید از تو دستم و گفت: عه دستمو کندی. عرض خیابون رو رد کردیم …

مشخصات کتاب
  • نام کتاب: چشات سگ داره
  • ژانر: عاشقانه، اجتماعی
  • نویسنده: مسیحه زادخو
  • ویراستار: آیرل
  • تعداد صفحات: 411
  • حجم: 1.84 مگابایت
  • منبع تایپ: آیرل
لینک های دانلود
  • 209 بازدید
https://ayrelroman.ir/?p=5443
لینک کوتاه مطلب:
برچسب ها
موضوعات
آخرین نظرات
نماد اعتماد
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " آیرل رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.