آیرل رمان
دانلود رمان های عاشقانه جدید و پرطرفدار جذاب
رمان نقطه ویرگول از نسا حسنوند دانلود رایگان

رمان نقطه ویرگول از نسا حسنوند با لینک مستقیم

دانلود رمان نقطه ویرگول از نسا حسنوند کامل رایگان

ژانر رمان : عاشقانه، مافیایی

تعداد صفحات : 1240

رمان نقطه ویرگول

خلاصه رمان : داستان روایتگر برخورد تصادفی دو انسان با سرنوشت‌های متفاوت است. سپیده، زنی که پس از از دست دادن فرزندش دچار شکست روحی شده و به خودکشی فکر می‌کند، و شادمهر، مردی که برای به دست آوردن میراث خانوادگی‌اش نیاز به زنی دارد که برایش فرزند بیاورد. درست در لحظه‌ای که سپیده در آستانه پایان دادن به زندگی خود است، شادمهر وارد ماجرا می‌شود و این برخورد غیرمنتظره، مسیری تازه و پیچیده برای هر دو رقم می‌زند.

قسمتی از داستان رمان نقطه ویرگول

خواستم بی تفاوت بگذرم ولی دل وامانده ام گرفتار آن موقعیت های یک در هزار شد و برای درماندگی یک نفر لرزيد. درآوردن امارش برای آدم های من کار چند ساعت بود. خانه اش در یکی از محله های جنوب تهران شوهر معتاد بود و یک زن دیگر و دو بچه داشت. هفته ای یکی دوبار سراغ این زن را می گرفت و از قرار معلوم اموراتش را با کار کردن در خانه های مردم میگذراند. به اندازه ای بدبخت بود که دیگر تردید نکنم و دستور کارهای دفن فرزندش را به بچه ها بدهم. ترخیص جنازه بدون حضور قوم و خویش نزدیک که در همان بیمارستان بود کمی سخت بود ولی نه برای من خودم عملاً در هیچ کاری شرکت نداشتم ولی از دور برایم قابل هدایت بود.

دستش را دوباره بستم و زخم های روی صورتش را برای پایان کار از خون پاک کردم. خواستم وسایل را جمع کنم که مانتوی کنار رفته و لباس لک گرفته اش در قسمت شکم توجهم را جلب کرد. دست جلو بردم و با نوک انگشت تی شرتش را کمی بالا کشیدم. – اوه… تنها چیزی بود که با دیدن وضعیت مقابل چشم هایم از دهانم خارج شد. لباس هایش را بیشتر کنار زدم تا زخم زیر شکمش کامل نمایان شود. رد سزارین بود و قطعاً در حالت عادی این زخم ۱۵ روز الت عادی این زخم ۵ پیش باید جوش میخورد و حالا برخلاف آنچه که باید عفونتش کاملا عیان بود. به سادگی می ن می شد فهمید بعد از فارغ شدنش هیچ استراحتی نداشته و با شکم پاره حسابی از خودش کار کشیده است.

با این امکانات کم و در این خانه چیز زیادی از دستم برنمی آمد ولی همان را هم دریغ نکردم. کارم که تمام شد تمام باند و گازهای کثیف شده را جمع کرده و به سمت سرویس رفتم تا دست هایم را بشویم. کار خوب کردن هم به من نیامده بود با خودم گفتم خرجش برایم چند میلیون پول و دستور دادن به زیر دست هایم است ولی آخرش هم دردسرش گردن خودم افتاد. دست هایم را با حوله خشک کردم و نگاهی به ساعت به ساعت انداختم. باید برای خانه خرید میکردم ولی امکان نداشت این زن را در خانه ام تنها بگذارم. بلا تکلیف خودم را روی کاناپه انداختم و تلویزیون را روشن ا روی کاناپه از کردم.

يكم صبر میکردم تا به هوش بیاید و شرش را کم کند. دقایقی طولانی بی حس به صفحه ی رنگی تلویزیون خیره بودم که زنگ تلفن باعث شد نگاهم را از آن بگیرم. گوشی را برداشتم و به نام خاقان که روی صفحه خاموش و روشن میشد زل زدم. کمی منتظر میماند به جایی برنمیخورد میدانستم روی این مسئله حساس است ولی من هم پسر خودش بودم. تف سربالا، یا هرچه که او خطابم میکرد. خوب که منتظرش گذاشتم بالاخره رضایت دادم و آیکون بخره رضایت دادم و سبز را کشیدم. نه سلامی نه علیکی… هیچ و هیچ. همین اخلاق هایم بود که کفری اش میکرد. حرص در صدایش کاملا مشهود بود.

مشخصات کتاب
  • نام کتاب: نقطه ویرگول
  • ژانر: عاشقانه، مافیایی
  • نویسنده: نسا حسنوند
  • ویراستار: آیرل
  • تعداد صفحات: 1240
  • حجم: 5 مگابایت
  • منبع تایپ: آیرل
خرید کتاب
50,000 تومان
دانلود بلافاصله پس از پرداخت
  • 29 بازدید
  • 50,000 تومان
https://ayrelroman.ir/?p=10807
لینک کوتاه مطلب:
برچسب ها
موضوعات
آخرین نظرات
نماد اعتماد
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " آیرل رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.