آیرل رمان
دانلود رمان های عاشقانه جدید و پرطرفدار جذاب
رمان میرا از زهرا دانلود رایگان

رمان میرا از زهرا با لینک مستقیم

دانلود رمان میرا از زهرا کامل رایگان

ژانر رمان : عاشقانه، طنز

تعداد صفحات : 3548

رمان میرا

خلاصه رمان : “اسم طرف رو تریلی نمی کشه” قطعا اینو شنیدید ،داریوشِ سلطانی؛اسمشو تریلی نمی کشید حقیقتا اما من چی کار کردم؟ اوه صبر کنید….این تمومِ فاجعه نیست”جلویِ قاضی و ملق بازی؟ من،آمینِ رزاقی؛جلویِ داریوش سلطانی،قاضیِ معروف شهر نه تنها ملق می زدم، بلکه چنان لنگم به هواهایی جلوش اجرا کردم که بند و بساطِ چهل سالشو؛راهی تعمیرگاه کردم. اونقدری خواستمش که تو بچگیم بهش گفتم “میخوام عروست بشم” اگه اون مرد معنایِ “نظم و آرامش” “جذابیت” “بزرگ سایز بودن” “مردونگیه” من معنی “فاجعهِ قرن” “سلیطگیِ تمام عیار” “دیوانگی” “دلبری” بودم.

قسمتی از داستان رمان میرا

ای بسا نهال عشقی که از نیم نگاهی کاشته شده است. به از نیم نگاهی داشته شده ام (حضرت علی). خم شدم دم گوشش گفتم اگه توهم قفل کنید چی؟ باید زنگ بزنیم به آمبولانس بگیم چی؟ که این دو تا سگِ هورنی افتادن روي هم شب عروسی حالا قفل کردن تو هم؟ به بابا و آقاجونی که کنار هم نشسته بودند لبخندی زد و به سختی زمزمه کرد انشالا لال بشی با اون سقِ سیاهت آمین. خندیدم اگه تا قبل عقدت یکیو واسم پیدا نکنی، همین امشب به سپهر میگم شبا شیمایی می زنی و یه زن متخصص شیمی گرفته. لبش را گزید و سعی کرد مانند یک عروس خجالتی که منتظر خواستگارش است رفتار کند اما خب، من دلیلی برای اینکه بخواهم سنگین رفتار کنم نداشتم.

با استرس استکان های چای را درون سینی چید که مامان مثل همیشه با هول و ولا وارد آشپزخانه شد و گفت: پری پس چرا اینا نیومدن؟ نه و نیم شد. از قندان چيني عزيز دانه ای نقل به دهانم انداختم و گفتم -پشیمون شدن، کنکله. پری محکم با پایش به کمرم کوبید که نقل از دهنم خارج شد و فریاد زدم هوووشه، حیوون کمرم شکست. چشمان آبی اش را برایم تنگ کرد که مامان با حرص گفت: نمی خواید شما آدم بشید؟ پریسا امشب مثلا داره برات خواستگار میاد. متاسف نگاهش کردم و گفتم
انقدر گاو بازی در میاره امشب که همین سپهرم امشب می فهمه چه سگی هستی می ذاره میره دهنش را برایم کج کرد و گفت ببند دهنتو استرس دارما هی بدترش کن.

مامان قبل از اینکه هم را به کشتن دهیم، میانه داری کرد و گفت: – یه زنگ بزن به… هنوز حرفش تمام نشده بود که گوشی پریسا به صدا در آمد. مثل گراز سمت میز حمله ور شد و وقتی چشمش به صفحه افتاد با خوشحالی گفت پونه خودشونن. مامان شالش را جلو کشید و با ذوق گـ :گفت جواب بده جواب بده. از فرصت استفاده کرده و یک شیرینی تر که توت فرنگی اش چشمک میزد برداشتم که مامان دیس شیرینی را عقب کشید و تشر زد میگم کمه باز تو ناخونک می زنی؟ به پریسایی که با عشوه بله “بله” می کرد نگاهی کردم و غر زدم. – مامان محض رضای خدا از بچگی تا حالا هر وقت مهمون اومد خواستیم شیرینی برداریم گفتی کمه پدسگ چاقو بزنن اون شكمتو بعد مهمونا بخور” خب چرا یه بار زیاد شیرینی نمی گیری؟

مشخصات کتاب
  • نام کتاب: میرا
  • ژانر: عاشقانه، طنز
  • نویسنده: زهرا
  • ویراستار: آیرل
  • تعداد صفحات: 3548
  • حجم: 14.68 مگابایت
  • منبع تایپ: آیرل
خرید کتاب
40,000 تومان
دانلود بلافاصله پس از پرداخت
  • 344 بازدید
  • 40,000 تومان
https://ayrelroman.ir/?p=7887
لینک کوتاه مطلب:
برچسب ها
موضوعات
آخرین نظرات
نماد اعتماد
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " آیرل رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.