آیرل رمان
دانلود رمان های عاشقانه جدید و پرطرفدار جذاب
رمان عسرت (تصادف‌ عشق) از آتنا امانی دانلود رایگان

رمان عسرت (تصادف‌ عشق) از آتنا امانی با لینک مستقیم

دانلود رمان عسرت (تصادف‌ عشق) از آتنا امانی کامل رایگان

ژانر رمان : عاشقانه، هیجانی

تعداد صفحات : 212

رمان عسرت (تصادف‌ عشق)

خلاصه رمان : دلیا دختری که بعد از مست دستگیر شدن، مجبور به هم‌خونه شدن با پسرعموی دخترباز و عیاشش که نامزد داره میشه و یک شب وقتی مست می‌کنن حامله میشه و…

قسمتی از داستان رمان عسرت

نفس سنگین شده اش را بیرون فرستاد، غرورش را زیر پا گذاشت و دو به شک دهان باز کرد. – میرم ترمیم.. با اولین نفری که بیاد ازدواج میکنم، بعدشم نهایتا میگم بچه هفت ماهه به دنیا اومد. دست آراد که با ضرب روی نیمکره راست صورتش نشست، سرش داغ شد و روی زمین پرت شد. احساس میکرد میان پاهایش گرم شده، دست بیجانش را به میان پاهایش رساند و با خونی شدن دستش، جیغ خفه ای کشید و از حال رفتاز کودکی هم خون میدید از حال میرفت. آراد دست زیر زانوهایش انداخت و یکباره بلندش کرد. سوار ماشینش کرد و به نزدیکترین بیمارستان رساندش.. از کرده خودش پشیمان شده بود و هزار بار لعنت به خودش فرستاده بود. دخترک را تحویل دکتر و پرستارها داد و گوشه ای منتظر ماند.

صداهای ناواضح و دیدِ تار شدهاش کلاف هاش کرده بود که به سختی لب تر کرد. نفس عمیقی کشید و دستش رو به سختی روی شکمش گذاشت. نگران جنین یکماهه اش شده بود. پیرمرد سرحالی بالای سرش آمد و در جواب ناله هایش خود را دکتر معرفی کرد که، پشت بندش آراد هم بالای سرش حاضر شد. نگاه عصبی بهش انداخت و چشم گرفت و گوش به دکتر سپرد. – خونریزی بخاطر ضعف بدنیتون طبیعی بوده ولی خداروشکر سالم هستن. آراد بهتزده پرسید. – سالم هستن؟ مگه چندتان؟ پیرمرد اما پر ذوق و مهربان درحال آماده کردن دستگاه سونوگرافی لب زد. – با توجه به نبضشون ما حدسمون روی دوتاست.. مایع سردی روی شکم دلیا ریخت و دستگاه را به آرامی حرکت داد.

دقیق خیره مانتور شد و بعد دستی زد. – بله.. دوتا جنین! آراد کلافه جلو رفت و فک منقبض شده اش را باز کرد. – قصد نگه داشتنشون رو نداریم، میتونم شرایط سقط رو بدونم؟ دلیا اما پر حرص از جا پرید و جیغ کشید. – آقای محترم من بچه هام رو نگه میدارم و شمام حق دخالت ندارید. مرد سری تکون داد و جایی حوالی صورتش غرید. – به عنوان پدر بچه دارم. فاصله گرفت و موهایش را پشت گوش زد، خونسرد لب زد. – اصلا پدرشون تو نیستی. رنگ مرد باز هم به کبودی زد. دستی به پشت سرش کشید و نزدیکای گوش دلیا غرید. – خفه شو تا فَکت رو خورد نکردم. دکتر میان بحثشون مداخله کرد و با اخم گفت: – شما اجازه سقط جنین رو ندارید، سالم هستن و کارتون غیرقانونی حساب میشه!

مشخصات کتاب
  • نام کتاب: عسرت (تصادف‌ عشق)
  • ژانر: عاشقانه، هیجانی
  • نویسنده: آتنا امانی
  • ویراستار: آیرل
  • تعداد صفحات: 212
  • حجم: 2.96 مگابایت
  • منبع تایپ: آیرل
خرید کتاب
40,000 تومان
دانلود بلافاصله پس از پرداخت
  • 425 بازدید
  • 40,000 تومان
https://ayrelroman.ir/?p=6711
لینک کوتاه مطلب:
برچسب ها
موضوعات
آخرین نظرات
نماد اعتماد
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " آیرل رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.