دانلود رمان طالع نحس از شادی قربانی کامل رایگان
ژانر رمان : عاشقانه
تعداد صفحات : 1454
خلاصه رمان : این رمان روایت زندگی دختری به اسم مهتاب است که با دایی ناتنی خود ازدواج میکند فرود مَردی عصبی است که وقتی متوجه دختر نبودن مهتاب روز عروسیشان میشود او را به روش های مختلف شکنجه میکند اما غافل از اینکه… “پایان تلخ”
قسمتی از داستان رمان طالع نحس
با شنیدن صدای پای فرود با هر جون کندنی که بود. از جام بلند شدم. و به سمت دره حموم رفتم تا قفلش کنم. که پای فرود لای در قرار گرفت. بایه حرکت ناگهانی درو هل داد و به داخل حموم اومد. با دیدن شلنگ سبز رنگی که تو دستش بود. از ترس خودم و خیس کردم. خودم و کشوندم به گوشه ای از حموم و همونجا کس کردم. با چرخیدن سره فرود به جای قبلی که نشسته بودم نگاهی کرد. و پوزخندی زد. با دیدن تک تک این صحنه ها نفرت عمیقی از فرود تو دلم نشست. اصلا حس نمی کردم این همون مردیه که با تمام وجودم عاشقش بودم. تمام قدرتم و جمع کردم و شروع کردم به حرف زدن. _من دختر نیستم و خودمم نمی دونم که چرا دختر نیستم.
یا همینجا همین الان منو بکش یا اینکه طلاقم بده. با این حرف من فرود جنون بهش دست داد و دوش حموم و باز کرد رو بدنم و با شلنگی که تو دستش بود شروع کرد به کتک زدنم. با هر شلنگی که شلاق وارانه رو بدنم فرود میومد. بیشتر از فرود متنفر تر میشدم. انقدر درد کشیدم و جیغ زدم و التماس کرده بودم. که دیگه نا نداشتم. همونطور که بی رحمانه داشت میزدم فریاد کشید. به خاک سیاه می نشونمت بی آبرو. ابرو و شرف خودتو اون پدره بی همه چیزتو می برم. خرابه هرزه خدا می دونه چنتا کوله حرام پس انداختی. تمام مغزم پر شده بود . از کلمه ی خیانت. من مردی بودم که شب عروسیش مرد نشد. و زنش شب زفاف دختر نبود.
انقدر با شلنگ زده بودمش که هیچ اثری از اون پوست مثل برفش نمونده بود. شلنگ و پرت کردم رو زمین. و خم شدم رو صورتش که هیچی از اون همه زیبایی ازش نمونده بود. یه زمانی این دختر بت من بود. ولی الان به جز یه زن فاحشه هیچ ارزش دیگه ای برام نداره. چندتا کشیده محکم زدم تو صورتش. ولی تکون نخورد. دستمو زیره بدن ضریفش گذاشتم. و بایه حرکت بلندش کردم. و بردمش به اتاق مشترکمون. و پرتش کردم رو تخت. چشمم که به ملافه یه دست سفید تخت افتاد. قلبم به درد اومد دست و روی قلبم فشار دادم. که از دردش نفسم بند اومد. از اتاق بیرون اومدم و درو محکم بستم. از توی کابینت شیشه مشروبی در اوردم و رفتم نشستم تو سالن.