دانلود رمان سیاه سرکش از یاسمن فرحزاد کامل رایگان
ژانر رمان : عاشقانه، ماجراجویی، معمایی، تخیلی
تعداد صفحات : 3223
خلاصه رمان :
زندگی روسلا درست همان لحظه گره خورد که شکارچیان به او و آرشام حمله کردند تا همسرش را بربایند؛ اما یاشار از راه رسید و نجاتشان داد یاشاری که عامل مرگ پدر و مادر روسلاست و حالا خودش را بدهکار او میداند. بااینحال مدام میگوید توانایی پیشگویی و فاشکردن رازهای آن را ندارد. روسلا درست وقتی در آغوش همسرش آخرین نفسهایش را میکشید، دوباره به زندگی برگشت. اما حالا ارتش طوفان روبهروی عمارتش ایستاده و کارلوس، ژنرال طوفان، تصمیم دارد جفت برگزیدهی طوفان را اسیر کند تا مراسم احیا را کامل به انجام برساند…
قسمتی از داستان رمان سیاه سرکش
“سوم شخص” دست به پیشونی عرق کردهاش کشید موهایی که روی صورتش اومده رو با حرص عقب فرستاد چند بار دیگه دستش رو روی زنگ فشار داد. اگر پدر زنش زنگ نمیزد و نمیگفت شیرینش کجاست حتماً دیوونه میشد. پلک بست بارها نفس عمیق کشیدن و آروم شدن رو تمرین کرده بود و
الان به کارش نمی اومد از دست خودش و برادرش شاکی بود. دوست داشت وسط همون خونه قل دیگه اش رو آتش بزنه قبول داشت زیاده روی کرده اما، توقع نداشت روسلا ازش رو بگیره. باید توضیح درست درمونی به پدر زنش میداد، همه میدونستن روسلا اهل قهر نیست اهل ناز بیخود
کردن نیست. همه میدونستن اگر خطاکار خطای مهلکی نکرده باشه اون دختر به همین سادگی ها دور نمیشه، از اویی که نفسش به نفس های اون رز سفید بنده. هر چی با خودش کلنجار میرفت بیشتر به این نتیجه میرسید که حتی حوصله توضیح دادن هم نداره. فقط میخواست دوباره رز سفیدش
رو بین ببینه. میخواست دوباره گردنش و موهای موج دارش رو بو بکشه. دور بودن رو بلد نبود این چند ماهی که جای نفوذی تو باند الیاس بود رو فقط به رقم تماس های شبانه و مکالمات تصویری و یواشکی دیدن شیرینش با هزار یکی سلام و صلوات گذرونده بود. اما، قهر اون دخترک شیرین …