آیرل رمان
دانلود رمان های عاشقانه جدید و پرطرفدار جذاب
رمان سکوت عاشقی از مریم پیروند دانلود رایگان

رمان سکوت عاشقی از مریم پیروند با لینک مستقیم

دانلود رمان سکوت عاشقی از مریم پیروند کامل رایگان

ژانر رمان : عاشقانه

تعداد صفحات : ۹۴۰

خلاصه رمان : آتیه دختری که طبق سنت مجبوره با پسر عموش آراد ازدواج کنه اما هر دو هیچ علاقه ای بهم ندارن اما امیرعلی برادر بزرگ آراد عاشقانه آتیه رو دوست داره اما مجبوره بنا به دلایلی سکوت کنه و حرفی از دوست داشتنش نسبت به نشون کرده ی برادرش نزنه اما سکوتش و یه روزی میشکنه که اون موقع داستان رو هیجان زیادی میره…

قسمتی از داستان رمان سکوت عاشقی

آتیه یه زنگ بزن به زنعمو که نگرانت نشه .. من برم یه دوش بگیرم .. تاتو غذارو روبه راه کنی میام. – باشه اي گفتم واونم رفت.  آره تو برو جلوي چشم من نباشی اینجوري بهتر کارامو انجام میدم. به مامانم زنگ زدم وگفتم رفتم خونه یکی ازدوستام اونجا باهم درس بخونیم ، اون بیچاره هم کلی ذوق کرد که من بعدازمدت ها بالاخره باکسی انقدصمیمی شدم که بخوام برم خونشون بعداز صحبت کردن با مامان ، مواد کتلت وآماده کردم، چندتا گوجه وخیارشور هم واسه کنارش خوردکردم، داشتم کتلتارو یکی یکی سرخ میکردم، که بوي عطرِهمیشگیش تو فاصله ي چندسانتی پشت سرم، به مشامم رسید.

به عقب نگاه کردم، سرش نزدیک موهام بود وچشماشو با احساس بسته بود، انگار داشت نفسشو با بوي موهام چاق میکرد. ” لعنتی امیرعلی داري چه بلایی سرم میاري ، این قلب لعنتیه من چه مرگش شده ؛مرده شورشو ببرن نمیفهمم دردش چیه ” ازقصد سرفه اي کردم تا امیر بخودش بیاد وازم فاصله بگیره، کناررفت وبه میزغذاخوریه 4 نفره اي که تو آشپزخونه بود تکیه داد. سنگینیِ نگاهشو حس میکردم ،زیر این نگاهِ خیره داشتم کلافه میشدم. – میدونی که موقع کاربدم میاد کسی بم زل بزنه! جايِ دیگه اي و نگاه کن. امیرعلی: چشمايِ من فقط یه مقصد دارن،” اونم تویی ”

باتعجب نگاش کردم، اینم مغزش هنگ کرده حتما منو بجاي بانوي خونش اشتباه گرفته چرااین حرفاروتحویل من میده؟ میزناهارو آماده کردم، همه چیزو سرمیز چیدم پارچ دوغ ورو میز گذاشتم که امیرعلی صندلی اي کشید بیرون و گفت: اینجا بشین. روصندلی نشستم، خودشم رو صندلیه کناریم جاگرفت، صندلیشو خیلی نزدیک کرد، طوریکه تنمون چسبیده بهم بود. معذب بودم، من که خودم نزده میرقصیدم ،اینم با کاراش بدترمیکنه.  تودلم گفتم خدا لعنتت کنه امیرعلی این حرکات ومسخره بازیات چه معنی اي داره. صندلیمو کمی فاصله دادم، نگاش کردمو گفتم : بزار تو خونت، راحت باشم.

سرشو به نشونه ي موافقت آروم تکون دادو مشغول غذاخوردن شد. ناهارو باشوخی وخنده هاي همدیگه ویکم صحبت درموردشرکت، خوردیم. میزو باکمک هم جمع وجورکردیم، امیر مشغول چاي درست کردن شد، منم ظرفاروشستم. بعدازظرفا آشپزخونه رومرتب کردم، دوتا چایی ریختم وتو سینی گذاشتم و به سمت پذیرایی رفتم. رومبل دراز کشیده بود، سینی رو، رومیزگذاشتم ورو مبل کناریش نشستم. بعد از سکوت کوتاهی امیرگفت: میخواستی باهام حرف بزنی. گوش میدم – آراد دیشب اومده بودخونمون! امیرعلی: میدونم – من مکالمتونو شنیدم، امیرعلی.

مشخصات کتاب
  • نام کتاب: سکوت عاشقی
  • ژانر: عاشقانه
  • نویسنده: مریم پیروند
  • ویراستار: آیرل
  • تعداد صفحات: ۹۴۰
  • حجم: ۴ مگابایت
  • منبع تایپ: آیرل
خرید کتاب
50,000 تومان
دانلود بلافاصله پس از پرداخت
  • 1,773 بازدید
  • 50,000 تومان
https://ayrelroman.ir/?p=280
لینک کوتاه مطلب:
برچسب ها
موضوعات
آخرین نظرات
نماد اعتماد
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " آیرل رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.