آیرل رمان
دانلود رمان های عاشقانه جدید و پرطرفدار جذاب
رمان او دوستم نداشت از پری.63 دانلود رایگان

رمان او دوستم نداشت از پری.63 با لینک مستقیم

دانلود رمان او دوستم نداشت از پری.63 کامل رایگان

ژانر رمان : عاشقانه، اجتماعی، متاهلی

تعداد صفحات : 341

رمان او دوستم نداشت

خلاصه رمان : ده سال زندگی مشترک، حالا برای صنم چیزی جز تکرار و خاموشی نیست. زنی که روزی به عشق دل بسته بود، حالا در اسارت وابستگی و بی‌اعتمادی گرفتار شده. با ورود زن دیگری که به دنبال همسرش است، شک، مثل خوره به جانش می‌افتد. اما این فقط یک رقابت عشقی نیست… این بیداری یک زن است! در میانه‌ی بیماری، تزلزل و خیانت، صنم تصمیم می‌گیرد خودش را از نو بسازد. اما این مسیر، چیزی کمتر از یک جنگ درونی ندارد. جنگی برای اثبات این‌که هنوز هم می‌تواند خودش باشد… بی‌نیاز، جسور و ایستاده.

قسمتی از داستان رمان او دوستم نداشت

وقتی رضایتش تامین شد، سشوار را جمع کرد و برد. در حالیکه که کیسه ی سبز را از دور تنه ام باز می کرد گفت: -من دوتا پیراهن بیشتر از تو پاره کردم. مرد باید دلش توی خونه به بچه ش گرم باشه. وگرنه هرزنی می تونه براش زن باشه. بچه ست که فقط یک زن رو برای مرد از بقیه جدا می کنه. زنی که مادر بچه شه برای همیشه مادر بچه شه. هیچکسی نمی تونه مادر دوم بچه بشه. اما هر زنی می تونه زن دوم یک مرد باشه و خونه شو گرم کنه. مرد باید دلش گرم باشه. نذار کار بجایی برسه که راه چاره ای نداشته باشی و ندونی چیکار کنی. من که باز تو، یکی رو داشتم همش گوشه و کنایه بارم می کردن که یکه زام و دیگه بچه دارنمیشم. وای به تو که اصلا خیالت به بچه نیست.نذار حرفای بیخود مردم به گوش شوهرت برسه و دلش سرد بشه ای زندگی. مامان چه می دانست کار من از بیچارگی هم گذشته.

چه می دانست که رفیع دست بکار شده و با دانشجوی نخبه اش دل می دهد و قلوه می گیرد؟ شاید هم می دانست و برای همین هم این بار اینقدر صریح تر و رک تر مرا نصیحت می کرد. شاید بو برده ّ بود. شاید شم مادرانه اش راهنمایی اش کرده بود. شاید تجربه ی این همه سال زنانگی اش چیزی به او فهمانده بود. هرچه که بود، حرفهای مامان عین آب روی آتش داشت کم کم شعله های سوزان حقارت را از توی دلم محو می کرد. داشت آرامم می کرد. با خودم فکر کردم، کی بشودکه یک شب رویایی با رفیع داشته باشم. شاید بشود سایه ی این همه شک و تردید را از روی این زندگی بداشت. شاید بشود دلگرمی و دلخوشی توی این زندگی تزریق کرد. شاید با این بند و بساط عامیانه و حیله گرانه ، با این رنگ مو و سرخاب و سفیداب بشود دل مردی را که از سنگ ساخته شده، تکان داد، لرزاند. اگر شدنی نبود، مرجان این همه از من جلوتر نبود.

باید از همان راهی که مرجان وارد شده بود وارد می شدم. در کنارش این ترفندهای زنانه ی پیش پاافتاده ی عهد قجری را هم امتحان می کردم. نمی دانستم چقدرمی توانم در قالب یک زن پایبند به مد و قرو فر وارد شوم. نمی دانستم می توانم دلبری را توی صدا و حرکاتم بیندازم یا نه.نمی دانستم چتری کوتاه جلوی پیشانی ام می تواند د ل مردم را نرم کند یا نه. اما چیزی داشت ته دلم را گرم می کرد. چیزی شبیه به امیدی ضعیف. مثل کورسوی شمع در دل جنگل تاریک و وهم زده. مثل چوب کبریتی نم دار برای روشن کردن یک شعله ی بزرگ. حال من خوب نبود. اصلا خوب نبود سخت بود که قالب عوض کنم.سخت بود که بعد از ده سال دلخواه رفیع بودن و مطابق خواسته های او خوابیدن و بیدار شدن و خوردن و پوشیدن،حالا بخواهم زنانگی کنم.دلبری کنم. فتانگی کنم. عشوه بریزم.قمیش و قمبیل بیایم. حالم گریستنی بود.

از تعارضی که توی روح و جانم افتاده بود چیزی به مامان بروز ندادم.اما شاید حالم را فهمید که گفت: -اولش سخته مادر. بعد که راه بیفتی میشه جزو ذاتت. میشه جزو وجودت. میشه عین خودت. خدا زن رو فتان و فتنه گر آفریده. چرا این فتنه رو توی زندگی خودش درست نکنه؟ چرا دل شوهر خودشو هی تکون تکون نده؟ انگار حال و روزم روی یک مانیتور متحرک روی پیشانی ام نوشته می شد که مامان اینقدر خوب مرا می فهمید و نصیحتم می کرد. با بودن مامان حس می کردک هیچ مرجان میثاقی، حتی با قدرت مادر طبیعی دانش نخواهد توانست مرا از پای دربیاورد. بودن مامان مثل بمب انرژی داشت لحظه به لحظه حال مرا بهتر می کرد. ساعت نه و نیم بود. رفیع هنوز نیامده بود. مامان پرسید: -همیشه این موقع میاد؟ یعنی هرشب تا این موقع تو تنهایی؟ -نه مامان…صبح گفت که امشب دیر میاد. جایی کار داره. وگرنه غروب نشده خونه ست.

مشخصات کتاب
  • نام کتاب: او دوستم نداشت
  • ژانر: عاشقانه، اجتماعی، متاهلی
  • نویسنده: پری.63
  • ویراستار: آیرل
  • تعداد صفحات: 341
  • حجم: 2 مگابایت
  • منبع تایپ: آیرل
لینک های دانلود
  • 25 بازدید
https://ayrelroman.ir/?p=11963
لینک کوتاه مطلب:
برچسب ها
موضوعات
آخرین نظرات
نماد اعتماد
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " آیرل رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.
hacklink |
casino siteleri |
en iyi bahis siteleri |
casinolevant |
casinolevant |
deneme bonusu |
casinolevant giriş |